✿مدرسه علمیه جوادالائمه آبدانان استان ایلام✿
 
 

✿جــــوادالائــــــمه آبــــــــدانـــــان✿


حدیث موضوعی





اوقات شرعی


روزشمار فاطمیه


جستجو


آخرین نظرات
  • مازیار در ​در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
  • یا کاشف الکروب  در برگزاری مراسم اربعین همراه با برگزاری نماز ونهار در مدرسه جوادلائمه"ع"خواهران
  • کامبیز در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • یا کاشف الکروب  در با پدر ومادر چگونه رفتار کنیم
  • یا کاشف الکروب  در نحوه شهادت شهید خرازی
  • یا کاشف الکروب  در عید غدیر از دیدگاه شیعیان
  • فرمانده در خیلی نگو من گناهکارم
  • شاهمرادی  در حدیث روز
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • فاطمه در ‌طریقه ختم دعــای مشــلول
  • سياحي‌  در حدیث
  •  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • ام المومنین  در توصیه های استاد دولابی برای زندگی..
  • عابدی  در حدیث
  • مژگان در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • گل نرگس  در حدیث روز
  • زكي زاده  در در تقوا وپرهیز از گناه..



آمار
  • امروز: 552
  • دیروز: 1274
  • 7 روز قبل: 6809
  • 1 ماه قبل: 31603
  • کل بازدیدها: 1029977

 



  استاد مرتضی زاهدی

 خلجان دادن هواهاي نفساني توسط شیطان

 اولين كليد شيطان براي بي حيا كردن ما، خلجان دادن هواهاي نفساني است، حتي براي كارهاي خير.

 شیطان با حضرت آدم(ع) هم همينگونه رفتار كرد. حضرت آدم و حوا عاشق و دلباخته خداوند بودند و شيطان قسم خورد كه اين درخت نشانه خلود و ماندن ابدی در بهشتِ قربِ خداوند است.

 قسم شيطان، راست بود. آن شجره واقعاً شجره خُلد بود، ولي فريب شيطان اين بود كه آنها بدون “اذن خدا” به سمت آن شجره رفتند و از خدا جلو زدند.

 بدون اذن خدا، حتی شجره خُلد نیز موجب گمراهي مي‌شود.

 لذا شيطان از طريق هواي نفس و غفلت ايجاد شده در حضرت آدم و حوا، آنها را بدون اذن خدا، به سمت يك خير بزرگ كشانيد!

 شيطان از طريق دعوت به خير و با سوء استفاده از تقرب و عشق آنها به خدا، آنها را فريب داد و اذن خدا را از يادشان برد!

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




#عاق_والدین

 امام صادق(علیه السلام ) می فرماید:
نگاه تند به پدر و مادر کردن از اقسام عاق شدن است.

 (مرآت العقول/ج۱۰ص۳۷۵)

 امام باقر(عليه السلام ) می فرماید:
بنده ای درحال حیات پدر و مادرش به آن ها نیکوکار است،ولی پس از مرگ آن ها را فراموش می کند و و برای آن ها طلب رحمت نمی کند.خداوند او را عاق والدین ثبت می نماید اما بنده دیگری در حال حیات عاق والدین است ولی پس از مرگ با دعا و استغفار آن ها را یاد می کند،خداوند او را نیکی کننده به والدین ثبت خواهد فرمود.

  اصول کافی/ج ۳‌ص۲۳۸.
•••••••••

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 سخنان و اذکار شیخ رجب علی خیــاط


” لا اله الا الله ” حرف نیست عمل است

وقتی می گویی لااله الا الله باید پاش بایستی….

صدات هم در نیاد آن موقع نگاه می کنند که اگر لااله الا الله گفتنت زبانی صرف نباشد رشدت می دهند.
پس گفتنش آسان و عمل کردن به آن دشوار است.

ِ

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




#خواص_سوره_ها

 سوره مبارکه جاثیه

     از امام صادق علیه السلام روایت شده است: هر كس سوره جاثیه را قرائت نماید پاداشش این است كه هرگز آتش به او نمی رسد و صدای زوزه آتش جهنم را نمی شنود و…
 آثار و بركات سوره

1-  در امان ماندن از شر حاكم قدرتمند

 از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم منقول است: هر كس سوره جاثیه را بنویسد و برگردن آویزد از حمله هر حاكم و سلطان ستمگری در امان خواهد ماند و نزد مردم با هیبت و شكوه و محبوب و آبرومند خواهد بود و این عنایتی است كه از جانب خداوند است.

2-  در امان بودن از شر سخن چین

 ازامام صادق علیه السلام نقل شده است: اگر سوره جاثیه را بنویسند به همراه داشته باشند از شر هر سخن چینی در امان خواهند ماند و غیبت او را نمی كنند و اگر هنگام ولادت نوزاد بر او آویزند همواره در حفظ و حراست الهی خواهد بود.

3-  در امان ماندن از شر جن

 همچنین در روایت دیگری از ایشان آمده: اگر سوره جاثیه را بنویسند و به همراه داشته باشند در خواب و بیداری از هر گونه عامل ترساننده و خطر آفرین در امن خواهند ماند و اگر هنگام خواب این سوره را زیر سر نهند از شر جن در امانند.

 منابع: «قرآن درمانی روحی و جسمی محسن آشتیانی، سید محسن موسوی؛ و درمان با قرآن،محمدرضا کریمی»

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 اگر پيش از ملاقات قائم (عج ) بميرم ! 

عبدالحميد واسطى نقل مى كند، به امام محمد باقر عليه السلام عرض ‍ كردم :
به خدا قسم دكان هاى خود را به انتظار ظهور امام زمان (عج ) رها كرديم ، تا جايى كه اكنون چيزى نمانده از فقر و بيچارگى ، دست گدايى پيش مردم دراز كنيم !
فرمود:
- اين عبدالحميد! آيا گمان مى كنى اگر كسى خود را وقف راه خدا كند، خداوند راه روزى را به روى او نمى گشايد؟ والله ! خداوند در رحمت خود را به روى او خواهد گشود.
رحمت خدا بر كسى كه خود را در اختيار ما گذاشته و ما را و امر ما را زنده نگه مى دارد.
عرض كردم :
- اگر من پيش از آنكه به ملاقات قائم شما مشرف گردم ، بميرم ، چگونه خواهم بود؟
فرمود:
- هر كدام از شما كه مى گويد:
اگر قائم آل محمد (عج ) را ببينم به يارى او بر مى خيزم ، مانند كسى است كه در ركاب او شمشير بزند و كسى كه در ركاب وى شهيد گردد، مثل اين است كه دوبار شهيد شده است .
(در روايت ديگرى نقل شده :
مثل كسى است كه در ركاب او شمشير زند؛ بلكه مثل كسى است كه با وى شهيد شود.)

‏«داستانهاى بحارالانوار»

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




نیایش

الهی! عمر بر باد کردم و بر تن خود بیداد کردم. گفتی و فرمان نکردم. درماندم و درمان نکردم.

کریما! تو ساز که ازین معلولان شفا نیاید، تو گشای که از این ملولان کاری نگشاید. به صلاح آر که نیک بی سامانیم جمع دار که بد پریشانیم.
بار الاها! ظاهری داریم شوریده. باطنی داریم در خواب. سینه ای داریم پر آتش. دیده ای داریم پر آب. گاه در آتش سینه می سوزیم و گاه از آب چشم غرقاب.

الهی! اگر نه با دوستان تو در رهم، آخر نه چون سگ اصحاب کهف بر درگهم. انتظار را طاقت باید و ما را نیست. صبر را فراغت باید و ما را نیست.

منبع . مناجات نامه
خواجه عبدالله انصاری
 

موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت




#دور_اندیش

پیرمرد زرگری به دکان همسایه زرگر رفت و گفت: ترازویت را به من بده تا این خرده‌های طلا را وزن کنم. همسایه‌اش که مرد دور اندیشی بود گفت: ببخشید من غربال ندارم. پیرمرد گفت: من ترازو می‌‌خواهم و تو می‌گویی غربال نداری، مگر کر هستی؟ همسایه گفت: من کر نیستم، ولی درک کردم که تو با این دست‌های لرزان خود چون خواهی خرده‌های زر را به ترازو بریزی و وزن کنی مقداری از آن به زمین خواهی ریخت، آن وقت برای جمع‌ آوری آنها جاروب خواهی خواست و بعد از آنکه زرها را با خاک جاروب کردی آن وقت غربال لازم داری تا خاک آنها را بگیری، من هم از همین اول گفتم که غربال ندارم.

هر که اول بنگرد پایان کار اندر آخر، او نگردد شرمسار

“مولوی”

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 دکتر الهی قمشه ای:

ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺪﺍﻧﯽ چقدﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﻬﻢ ﻭ ﻋﺰﯾﺰ ﻫﺴﺘﯽ؟
ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﺳﺮﺍﻏﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﮕﯿﺮﯼ !
ﻧﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ لوس ﮐﻨﯽ، ﻧﻪ ﻫﺮﮔﺰ .
ﻓﻘﻂ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﯼ ﺳﺮﺍﻍ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻦ.ﺩﺭ ﺍین صورت ﯾﺎ ﺩﻟﺘﻨﮕﺖ می شوند ﻭ ﯾﺎ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ می کنند !
ﺍﮔﺮ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﻭ ﻧﮕﺮﺍﻧﺖ ﺷﺪﻧﺪ ﻗﺪﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻥ
ﻭ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻗﯿﻤﺘﯽ ﮐﻪ ﺷﺪﻩ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ، به رﺍﺣﺘﯽ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺸﺎﻥ ﮐﻦ …
ﻫﻤﯿﺸﻪ ” #ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ” ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ، ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻋﻘﻞ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ ﻧﯿﺴﺖ…

   

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

✔️جواب شیخ بهائی به قیصر روم


 شیخ صمد برادر مرحوم شیخ بها گفته:
 روزی برادرم شیخ بها به مجلس شاه عباس وارد شد. پس شاه عباس گفت: ای شیخ گوش بده ببین سفیر روم چه می‏ گوید؟

 سفیر روم هم در مجلس نشسته بود و برای شاه و سایرین تعریف می‏ کرد که در کشور ما علمائی هستند که به علوم غریبه عارفند و اعمال عجیبه از آنها صادر می‏ شود و چنین و چنان می‏ کنند. ولی در میان شما چنین کسانی یافت نمی‏ شود.

 شیخ دید این حرفها به شاه اثر کرده و شاه تحت تاثیرحرفهای سفیر خارجی قرار گرفته است. و گویا ناراحت به نظر می‏ رسد.

 پس شیخ به شاه گفت: این گونه علوم در نظر اهل کمال و علم چندان ارزشی ندارد. علمای ما به اینگونه امور اهمیت نمی ‏دهند و اینها را جز علم نمی ‏دانند. در همین حالی که این حرفها را می‏ زد، پای خود را هم دراز کرده بود و ساق بند خود را باز می‏ کرد. و ما از این حرکت او در این مجلس و در حضور شاه ناراحت بودیم. بعد از لحظه‏ ای یک مرتبه در حالی که سر آن را در دست داشت آن را به صورت سفیر روم انداخت. پس آن پارچه مانند ماری شروع به حرکت کردن و گردش کردن در مجلس نمود. سفیر و همه اهل مجلس وحشت زیادی کردند. پس شیخ سر آن را به طرف خودش کشید،دوباره به حال اول برگشت.

 آن وقت شیخ به شاه گفت: این کارها چیزی نیست و در نزد اولوالابصار اعتباری ندارد. من این علم را در اوائل جوانی در اصفهان از معرکه گیرهای میدان اصفهان یاد گرفته ‏ام. و این از حرکات دست و چشم بندی است که معرکه گیرها برای گرفتن پول از مردم انجام می‏ دهند .


 پس سفیر شرمنده از حرف خودش و از ایراد گرفتن از علماء به این خرافات خجل و پشیمان شد.(فوائد الرضویه،ص5


 منبع: مردان علم در میدان عمل، سید نعمت الله حسینی، دفتر انتشارات اسلامی(وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم)، جلد 1.

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




داستان ضرب المثل لعنت به کار دستپاچه
 
این مثل را می آورند تا به كسی كه كاری را معطل می كند و به شوخی طعنه بزند .
آورده اند كه …
بچه ای تازه بدنیا آمده بود و در خانه گهواره نداشتند . پدر بچه رفت به نجار سر گذر سفارش كرد یك گهواره برایش بسازد ، نجار قبول كرد و چند روز گذشت و مشتری چند بار آمد و رفت و یك روز اعتراض كرد كه بابا اگر نمی خواهی بسازی ، بگو بروم جای دیگر سفارش بدهم . نجار گفت : چرا می سازم ولی رسمش این است كه برای كار سفارشی ، قدری بیعانه می دهند كه ما بدانیم این گهواره حتماً مشتری دارد .

 

مشتری قدری پول به رسم بیعانه به او داد و قرار شد سه روز دیگر گهواره حاضر باشد . چند روز گذشت و چون بیعانه داده بود به جای دیگر هم مراجعت نمی كرد ، گاهی می آمد و می پرسید آماده شد ؟ نجار می گفت : همین فردا و پس فردا تمام می شود . مشتری می رفت و چند روز دیگر می آمد كار تمام نشده بود .
در خانه كم كم با نبودن گهواره عادت كرده بودند و بچه بزرگ شد ولی چون پدر بیعانه داده بود ، برای اینكه بیعانه از میان نرود گاهی سراغ گهواره را می گرفت ،‌كم كم از بس كه طول كشید موضوع فراموش شد و آن بچه بزرگ شد ده ساله و بیست ساله شد و بعد زن گرفت و خودش بچه دار شد . وقتی بچه تازه متولد شد بازهم گهواره در خانه نبود . مادربزرگ به پسرش گفت : راستی حالا كه گهواره لازم دارید خوب است بروی پیش آن نجار و آن گهواره را كه چند سال پیش بیعانه داده بودیم بگیری كه هم بیعانه نقد شود و هم گهواره به كار بیاید . پسر رفت از نجار گهواره را مطالبه كرد .
نجار گفت : خیلی گرفتار بودم و هنوز نتوانستم بسازم ، انشاء الله یك گهواره خوبی می سازم ، كه خودتان بگوئید بارك الله . اوقات مرد تلخ شد و گفت : آخر كی می خواهی بسازی ؟ گهواره را برای من سفارش داده بودند كه حالا بزرگ شده ام و بچه دار شده ام ، هنوز هم امروز و فردا می كنی ؟ خلاصه خودت میدانی یا بیعانه را پس بده یا گهواره را تا فردا حاضر كن ، كه اگر فردا بیایم و حاضر نباشد ، من می دانم كه چه باید كرد !

   

نجار جواب داد : اصلاً میدانی چیست من اصلاً از كار دستپاچه خوشم نمی آید . حالا كه شما اینقدر عجله دارید و بیست و دو سال است من را ناراحت كرده اید ، من آن بیعانه را به شما پس می دهم ، گهواره هم نمی سازم مرا بگو كه می خواستم به شما خدمت كنم و لعنت به هر چه كار دستپاچه است . بفرمائید این هم بیعانه تان اگر خیلی عجله دارید بروید به یك نجار دیگر سفارش بدهید .

#لعنت_به_کاردستپاچه

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




حکایت است که پادشاهی از وزیرخود پرسید:
 

بگو خداوندی که تو می پرستی چه می خورد، چه می پوشد ، و چه کار می کند و اگر تا فردا جوابم نگویی عزل می گردی.

وزیر سر در گریبان به خانه رفت .

وی را غلامی بود که وقتی او را در این حال دید پرسید که او را چه شده؟

و او حکایت بازگو کرد.
  
غلام خندید و گفت : ای وزیر عزیز این سوال که جوابی آسان دارد.

وزیر با تعجب گفت : یعنی تو آن میدانی؟ پس برایم بازگو ؛ اول آنکه خدا چه میخورد؟

- غم بندگانش را، که میفرماید من شما را برای بهشت و قرب خود آفریدم. چرا دوزخ را برمیگزینید؟

- آفرین غلام دانا.

- خدا چه میپوشد؟

- رازها و گناه های بندگانش را

- مرحبا ای غلام

وزیر که ذوق زده شده بود سوال سوم را فراموش کرد و با شتاب به دربار رفت و به پادشاه بازگو کرد

ولی باز در سوال سوم درماند، رخصتی گرفت و شتابان به جانب غلام باز رفت و سومین را پرسید.

غلام گفت : برای سومین پاسخ باید کاری کنی.

- چه کاری ؟

- ردای وزارت را بر من بپوشانی، و ردای مرا بپوشی و مرا بر اسبت سوار کرده و افسار به دست به

درگاه شاه ببری تا پاسخ را باز گویم.

وزیر که چاره ای دیگر ندید قبول کرد وبا آن حال به دربار حاضر شدند

پادشاه با تعجب از این حال پرسید ای وزیر ای چه حالیست تو را؟

و غلام آنگاه پاسخ داد که این همان کار خداست ای شاه که وزیری را در خلعت غلام

و غلامی را در خلعت وزیری حاضر نماید.

پادشاه از درایت غلام خوشنود شد و بسیار پاداشش داد و او را وزیر دست راست خود کرد.
 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




قطره؛ دلش دریا می خواست
خیلی وقت بود که به خدا خواسته اش رو گفته بود
 
هر بار خدا می گفت : از قطره تا دریا راهیست طولانی، راهی از رنج و عشق و صبوری، هر قطره را لیاقت دریا نیست!
قطره عبور کرد و گذشت
قطره پشت سر گذاشت
قطره ایستاد و منجمد شد
قطره روان شد و راه افتاد
قطره از دست داد و به آسمان رفت
و قطره؛ هر بار چیری از رنج و عشق و صبوری آموخت
تا روزی که خدا به او گفت : امروز روز توست، روز دریا شدن!
خدا قطره را به دریا رساند
قطره طعم دریا را چشید
طعم دریا شدن را
اما؛ روزی دیگر قطره به خدا گفت: از دریا بزرگ تر هم هست؟
خدا گفت : هست!
قطره گفت : پس من آن را می خواهم
بزرگ ترین را، و بی نهایت را !
پس خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت : اینجا بی نهایت است!
و آدم عاشق بود، دنبال کلمه ای می گشت تا عشق را درون آن بریزد
اما هیچ کلمه ای توان سنگینی عشق را نداشت
آدم همه ی عشقش را درون یک قطره ریخت
قطره از قلب عاشق عبور کرد!
و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید. خدا گفت :
حالا تو بی نهایتی، زیرا که عکس من در اشــک عــاشق است!
   

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


...


 چشمه

درباغی چشمه‌ای‌بود و دیوارهای بلند گرداگرد آن باغ، تشنه‌ای دردمند بالای دیوار با حسرت به آب نگاه می‌کرد. ناگهان خشتی از دیوار کند و در چشمه افکند. صدای آب مثل صدای یار شیرین و زیبا به گوشش آمد. آب در نظرش شراب بود. مرد آنقدر از صدای آب لذت می‌برد که تند تند خشت‌ها را می‌کند و در آب می‌افکند.آب فریاد زد: های، چرا خشت می‌زنی؟

 

از این خشت زدن بر من چه فایده‌ای می‌بری؟…تشنه گفت: ای آب شیرین! در این کار دو فایده است. اول اینکه شنیدن صدای آب برای تشنه مثل شنیدن صدای موسیقی رُباب است. نوای آن حیات بخش است، مرده را زنده می‌کند. مثل صدای رعد و برق بهاری برای باغ سبزه و سنبل می‌آورد. صدای آب مثل هدیه برای فقیر است. پیام آزادی برای زندانی است، بوی یوسف لطیف و زیباست که از پیراهنِ یوسف به پدرش یعقوب می‌رسید .فایده دوم اینکه: من هر خشتی که برکنم به آب شیرین نزدیکتر می‌شوم، دیوار کوتاهتر می‌شود.

خم شدن و سجده در برابر خدا، مثل کندن خشت است. هر بار که خشتی از غرور خود بکنی، دیوار غرور تو کوتاهتر می‌شود و به آب حیات و حقیقت نزدیکتر می‌شوی. هر که تشنه‌تر باشد تندتر خشت‌ها را می‌کند. هر که آواز آب را عاشق‌تر باشد. خشت‌های بزرگتری برمی‌دارد.
     

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




 رویای بزرگان

یکی از بزرگان در دوازده سالگی با خود این گونه پیمان بست ” روزی من یکی از یزرگ ترین هنرمندان تاریخ جهان خواهم شد و با شاهان زندگی خواهم کرد و همنشین شاهزادگان خواهم بود.” در رزوگاران قدیم پسرک جوانی زندگی می کرد که نامش ناپلئون بود. او هر روز ساعت ها در رویای خود به هدایت و رهبری ارتش خود می پرداخت و اروپا را فتح می کرد. بقیه این داستان را در تاریخ بخوانید. ” برادران رایت” از رویای پرواز به هواپیما رسیدند.

رویای یک اتو مبیل ارزان برای هر نفر، هنری فورد را به خط تولید انبوه اتومبیل هدایت کرد. نیل آرمسترانگ حتی در کودکی هم با این رویا زندگی می کرد که روزی اثری از خود در صنعت هوانوردی به جای بگذارد. در ماه جولای ۱۹۶۹ وی به عنوان نخستین انسان قدم به کره ی ماه گذاشت. همه چیز از یک رویا آغاز می شود. حامی رویای خود باشید. در ترانه ای آمده است:

 

” اگر هرگز رویایی نداشته باشید، پس هیچ وقت هم رویایی که به حقیقت پیوسته باشد نخواهید داشت.”

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




بی توقع مهربان باشیم

خیلی وقتها شده خیری به کسی رسوندیم با نیت « برای رضای خدا».
اما اگه از همون آدم ضربه ای بخوریم اول چیزی که به ذهنمون می رسه اینه :
«بشکنه این دست که نمک نداره» یا «کلا من شانس ندارم به هرکس خوبی کردم بدی دیدم».

مهربان بودن عالیه اما عالیتر اینه:

از محبتی که کردیم رد بشیم.
و دریافت کننده محبتمون را مدیون ندونیم.
چون ما کاری برای او نکردیم که انتظار پاسخ از او داشته باشیم.

اینکه اخلاقا جواب محبت، محبته درسته. اما چه خوبه هر کس روی درستی عمل خودش زوم کنه.

دست بی نمک دستیه که خیری را به دیگران رسونده و همین‌طور دراز مونده که کی طرف میخواد جبران کنه.

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:

  “والله اگر کسی آنقدر سجده کند تا گردنش قطع شود خداوند عبادت او را قبول نمیکند

 مگر با ز ما اهل بیت.

  بحار الانوار .ج ۱۷.ص ۱۶۸

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




 یک خاطره از رهبر انقلاب…

 گوینده:حجت الاسلام کعبی عضو مجلس خبرگان رهبری…

آقاي سيد حسن نصرالله ( دبير كل حزب الله لبنان مي گفت : يك دفعه به همراه شوراي حزب الله لبنان محضر مقام معظم رهبري بوديم. اوج سختي و تنگنايي ما بود و خيلي به حزب الله سخت مي گذشت.كنفرانس شرم الشيخ هم صورت گرفته بود، همه توطئه ها شده بود كه حزب الله را نابود كنند.
موقعي كه ما با رهبر معظم جهان اسلام ديدار داشتيم، ايشان به ما اميد داد و فرمود :شما پيروز مي شويد، اين چيزها زياد مهم نيست . سپس اضافه كردند : من در اداره امور كشور بعضي وقتها حل مسائل برايم دشوار مي شود و ديگر هيچ راهي پيدا نمي شود . به دوستان و اعوان و انصار مي گويم كه آماده شويد به جمكران برويم . راه قم را پيش مي گيريم و راهي مسجد جمكران مي شويم . بعد از راز و نياز با آقا، من احساس مي كنم همانجا دستي از غيب مرا راهنمايي مي كند و من در آنجا به تصميمي مي رسم ومشكل بدين صورت حل مي شود و همان تصميم را عملي مي كنم.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




  ولی فقیه تمام اختیارات پیامبر اکرم را دارد

 
« اگر فرد لایقی که دارای این دو خصلت [علم به قانون و عدالت] باشد، بپاخاست و تشکیل حکومت داد، همان ولایتی را که حضرت رسول اکرم"ص” در امر اداره جامعه داشت دارا می‌باشد، و بر همه مردم لازم است که از او اطاعت کنند.

این توهّم که اختیارات حکومتی رسول اکرم «ص» بیشتر از حضرت امیر«ع» بود یا اختیارات حکومتی حضرت امیر «ع» بیش از فقیه است، باطل و غلط است. البته #فضائل حضرت رسول اکرم «ص» بیش از همه عالَم است و بعد از ایشان، #فضائل حضرت امیر «ع» از همه بیشتر است. لکن زیادیِ فضائلِ معنوی، اختیارات حکومتی را افزایش نمی‌دهد. همان اختیارات و ولایتی که حضرت رسول و دیگر ائمه «صلوات الله علیهم» در تدارک و بسیج سپاه، تعیین وُلات و استانداران، گرفتن مالیات و صرف آن در مصالح مسلمانان داشتند، خداوند همان اختیارات را برای حکومت فعلی قرار داده است، منتها شخص معیّنی نیست، روی عنوانِ «عالِم عادل» است.

وقتی می گوییم ولایتی را که رسول اکرم «ص» و ائمه «ع» داشتند، بعد از غیبت، فقیهِ عادل دارد، برای هیچ کس این توهّم نباید پیدا شود که مقام فقها، همان مقام ائمه«ع» و رسول اکرم «ص» است. زیرا اینجا صحبت از #مقام نیست بلکه صحبت از #وظیفه است. ولایت یعنی حکومت و اداره کشور و اجرای قوانین شرع مقدس، یک وظیفه سنگین و مهم است نه اینکه برای کسی شأن و مقام غیر عادی به وجود بیاورد و او را از حد انسان عادی بالاتر ببرد. به عبارت دیگر، ولایتِ مورد بحث یعنی حکومت و اجرا و اداره، بر خلاف تصوری که خیلی افراد دارند امتیاز نیست، بلکه وظیفه‌ای خطیر است».

#ولایت_فقیه_و_حکومت_اسلامی
کتاب ولایت فقیه صفحات ۵۵ و ۵۶.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




دیوان #اشعار امام خمینی(ره)

 انتظار

از غــــم دوست، در اين ميكده فــــرياد كشم
داد رس نيست كـه در هجر رخش داد كشم

داد و بيــــداد كه در محفل مــــا رندى نيست
كــــه بــــرش شكوه بــرم، داد ز بيداد كشم

شاديــــم داد، غمم داد و جفـــــــــا داد و وفا
بــا صفـــا مـــنّت آن را كـه به من داد، كشم

عـــــاشقم، عــــاشق روى تو، نه چيز دگرى
بــــار هجــــــران و وصالت به دل شاد، كشم

در غمت اى گل وحشىِ من، اى خسرو من
جــــور مجنــــون ببـــــرم، تيشه فرهاد كشم

مُـــــردم از زنـــدگىِ بى تو كه با من هستى
طــــرفه ســرّى است كه بايد برِ استاد كشم

سالهــــا مـــــى گــــــذرد، حادثه ها مى آيد
انتظـــــار فـــــــرج از نيمـــــه خــــــرداد كشم

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 ختومات بسیار مجرب سوره واقعه 

1- جهت برآورده شدن حاجات شرعی و ادای دین

  40 شب، هر شب یک بار سوره «واقعه، مزمل، لیل، انشراح» را بخواند و بعد از تلاوت این سوره ها دعای زیر را بخواند. که بسیار مجرب است: 

 «یا رازق السائلین، یا راحم المساکین، یا ولی المؤمنین، یا غیاث المستغیثین، یا ارحم الراحمین، صل علی محمد و آل محمد واکفنی حلالک عن حرامک و بطاعتک عن معصیتک و بفضلک عمّن سواک، یا اله العالمین و صلی الله محمد و آله اجمعین»

2- جهت زیاد شدن رزق و روزی و وسعت معیشت

 از شب شنبه شروع کند و هر شب 3 بار بخواند و استثنائاً در شب جمعه 8 بار بخواند و این عمل را 5 هفته اجرا کند و قبل از تلاوت هر بار این سوره این دعا را بخواند

 اللهم ارزقنا رزقاً حلالاً طیّباً من غیرک استجب دعوتنا من غیر رد و اعوذ من الفضیحتین الفقر و الدّین و ادفع عنّی هذین بحق الامامین الحسن و الحسین علیهما السلام برحمتک یا ارحم الراحمین
 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم