|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل فرمودند : قسم به آن خدایی را که من را مبعوث فرموده هرکسی این دعا را همراه خود داشته باشد یا در دکان و یا در منزل خود گذارد فقر او به ثروت و وسعتِ رزق و روزی مبدل شود ان شاء الله
منبع :داروخانه معنوی
بیایید از امشب الهی القول بگوییم ، بیایید به پروردگارمان قول بدهیم فقط کمی انسان باشیم فقط کمی…
انسانهای بزرگ:
بهلول و مردگان نقل کرده اند بهلول چوبى را بلند کرده بود و بر قبرها مى زد.
صله ارحام استاد فاطمی نیا از شخصی نقل می کردند: در آن گیر و دار که کاملا ناامید شده بودم، به بنده خبر دادند چون شما مسئول پرونده ها هستید اگر تا چند روز دیگر پیدا نشود، حکمی سنگین مانند حبس ابد در مورد شما اجرا می شود. از این رو نزد یک نفر اهل دل رفتم، ایشان دستور ختمی دادند که انجام بده، همان توسل را انجام دادم. روزی که قرار بود نتیجه بگیریم از پرونده خبری نبود با ناراحتی از منزل بیرون آمدم تا نزدیکی خیابان مولوی رفتم، دیدم پیرمردی جلو آمد و گفت: آقا! مشکل تو به دست آن شخص که عرق چین به سر دارد و در حال رفتن است، حل می شود. ♻️بدون توجه به این شخص با شنیدن این کلمات به طرف ایشان دویدم و گفتم: آقا جان به دادم برس، گفته اند مشکلم به دست شما حل می شود. بعد از شنیدن صحبت پیرمرد بلافاصله به منزل خواهرم رفتم. گفتم: خواهر از من راضی باش و بچه هایت را از من راضی کن، رفتم مقداری هدیه گرفتم و آوردم و آنها را راضی کردم، فردا که به اداره برگشتم، به من خبر دادند که پرونده پیدا شده است… این پیر مرد عرق چین به سر، کسی نبود جز عارف بزرگ مرحوم شیخ رجبعلی خیاط پی نوشت:
خاطراتی با امام دکتر گفت: برو به امام بگو به خاطر این که کمتر دارو بخورید، باید این یک سیخ کباب را میل کنید. امام فرمود: نمی خورم. به دکتر که گفتم، گفت: به امام بگو برای این که فلان قرص را نخورید، کباب را بخورید. مطلب را به امام گفتم. او یک نگاهی به من کرد و فرمود: این میز را بخور. گفتم: بله آقا؟ فرمود: این میز را بخور. حاج احمد آقا و نوه امام (خانم اعرابی) هم بودند که زدند زیر خنده. خود امام هم خندید و بعد گفتم: آقا من که نمی توانم میز را بخورم. امام فرمود: همان طور که تو نمی توانی این میز را بخوری، من هم نمی توانم هر روز کباب بخورم. چرا مسلمانان درصدراسلام توفیق داشتند و الان ندارند ما باید ببینیم که چه شد که اسلام درابتدا با یک جمعیت کم و با دست خالی که هیچ ساز و برگ جنگی نداشتند قریب نیم قرن گذشت و معموره را فتح کردند، و چه شد که مسلمین بعدها با اینکه جمعیت هایشان خیلی زیاد و ساز و برگ جنگی هم دارند و از حیث ذخایر هم غنی هستند،معذلک همه چیزشان را از دست داده اند. این چه شد که آنها آنطور و ما اینطور. علت این است که در صدر اسلام افرادی که با رسول اکرم (ص)بیعت کرده بودند، اینها افراد کمی بودند لکن متعهد به مسلک خودشان و معتقد به اسلام بودند و برای آنها مطرح نبود اینکه زندگی بکنند ولو با هر ذلت و زحمت، اینها شهادت را برای خودشان سعادت دانستند و این روحیه که در آنها بود آنها را غلبه داد بر روم و ایران دو امپراطوری بسیار بزرگ و بعدها مسلمین کم کم آن قدرت ایمان را از دست دادند و وارد شدند در شئون دنیا و دلبستگی به همین مادیات. صحیفه نور،جلد 8،صفحه 94
سخنرانی امام در 1 مهر 1358 معلمان مدارس در هر جا هستند عنايتشان به اين كودكها بيشتر باشد؛ كه اين كودكهااميد آتيه مملكت ما هستند. با كودكهاي امروز، انسانها و دانشمندان فردا درست مي شود.اينها هستند كه در آتيه مملكت ما را اداره مي كنند؛ و پس از ما اينها بايد استقلال مملكت و آزادي را حفظ كنند.
درمحضراستاد شیطان که رانده شد ز درگاه حق جز یک خطا نکرد یک عمر رو به جهنم سیر میکنیم و یک عمر نماز که بزرگترین یادگاه خدای متعال است پشت به حق و خانه او و رو به خود و خانه نفس به جا می آوریم و چه درد ناک است که نماز ما که باید معراج باشد مارا به سوی خود و تبعید گاه جهنم برد.
هیچ ذڪرے بالاتر و مهمتر از عزم پیوستہ و همیشگے بر ترڪ گناه نیسٺ؛ یعنے تصمیم داشتہ باشید اگر خداوند صد سال هم بہ شما عمر داد، حتے یڪ گناه نڪنید، همچنان ڪہ اگر صد سال عمر ڪنید، حاضر نخواهید شد یڪبار تَهِ استڪانے زهر بنوشید؛ حقیقت و واقع گناه هم، زهر و سَمّ اسٺ. نخستین گناه شاید بہ ناڪجا آباد بڪشد! اگر انسان یڪ گام در راه غیر رضاے خدا بردارد، دیگر گامهاے بعدے را نمےداند چہ خواهد شد! همان گام اول، او را بہ جاهایے ڪہ نمےداند، خواهد ڪشید.
#واقعه غدير، بنقل ازابن ماجه قزويني از براء بن عازب : عدي بن ثابت از براء بن عازب نقل كرده است كه در «حجة الوداع» كه افتخار همراهى با رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله را داشتيم ، در بازگشت، در يكى از مسيرها دستور داد براى نماز جمع شويم سپس دست على عليه السّلام را گرفت و فرمود : «آيا من به مؤمنان از خود آنها سزاوارتر نيستم؟ همه تصديق كردند. باز هم فرمود: آيا من نسبت به تك تك مؤمنان از خود آنها سزاوارتر نيستم؟ باز هم تصديق كرده و بله گفتند . سپس اشاره به حضرت على عليه السّلام كرده و فرمود: «اكنون كه مرا تصديق كرديد، پس این به هر مؤمنى همان مقام اولويت را دارد كه من نسبت به آن مؤمن دارم . پروردگارا دوستش را دوست بدار ، و دشمن او را خوار و ذليل فرما.» (ابن ماجه القزويني ، محمد بن يزيد (متوفاي٢٧٥ هـ) ، سنن ابن ماجه ج١/ص٤٣/ح١١٦ ، فَضْلِ عَلِيِّ بن أبي طَالِبٍ رضي الله عنه ، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي ، ناشر : دار الفكر - بيروت .)
#آموزنده به شادی معتاد شوید! شاد باشید و لبخند مهربانی بر لبانت سبز
امام باقر علیه السلام فرمود :تو را به پنج چيز سفارش مي کنم : ۱- اگر مورد ستم واقع شدي ستم مکن ، ۲- اگر به تو خيانت کردند خيانت مکن ، ۳- اگر تکذيبت کردند خشمگين مشو ، ۴- اگر مدحت کنند شاد مشو ، ۵- و اگر نکوهشت کنند ، بيتابي مکن .
بحارالانوار ، ج 75، ص (167)
رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم: هیچ زنی نیست که به شوهرش یک لیوان آب بدهد، مگر اینکه برای او بهتر است از یکسال که روزها را روزه بگیرد و شبها را به عبادت و بندگی شب زنده داری کند. و خداوند به ازای هر لیوان آبی که به شوهرش می دهد یک شهر در بهشت بنا می کند و شصت گناه او را می بخشد. وسائل الشیعه ج2 ص 172
مرحوم حضرت آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی : اگر میخواهی دعا کنی ، ابتدا در پی این باش که خدایا : بینش من را نسبت به دنیا تصحیح کن ، تا دنیا هدف و بزرگ ترین غصّه من نشود. اگر دعایت انشاءالله مستجاب شد ، آن وقت برای دنیایت دعا کن. اگر بینشت تصحیح شد ، از خدا کفاف می خواهی و بیش از آن نمی خواهی. هر چه دنیا در پی تو باشد ، تو از آن گریزان هستی. چنین فردی صاحب بینش صحیح در ارتباط با دنیا است. ربّنــــــا و آتنــــا از مـــــا ، اجابت با شمــا ما که جز نوکـر در این درگاه ، چیزی نیستیم خوب میدانـــم کـــه برگِ نوکـــری های مــــرا خوب میدانم که در آن لحظــه های احتضــار خوب میـــدانم تمـــام دوستــــان و بستگــان السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ..
امام علي عليه السّلام فرمودند:
(نهج البلاغه، حکمت 448) رهبر انقلاب،
سخنرانی در ۱۳۹۵/۶/۳۰
از کتابخصائص الحسینیه نوشته ی مرحوم آیت الله شیخ جعفر شوشتری
این صفت همانند امتثال امام از #پیام خاصی از جانب خداوند بود که امام را به عبادتی #مخصوص در روزی خاص امر فرمود و در مقابل و به عنوان #پاداش آن #عبادت، از جانب خداوند مورد #الطاف ویژه قرار گرفت.
آن عبادت، #جامع جمیع عبادات قابل تصور است، یعنی در برگیرنده ی همه ی عبادت های #بدنی #واجب، #مستحب، #ظاهری، #باطنی، #روح و #صورت آن هاست که می تواند توسط #کاملترین افراد انجام شود و همچنین شامل همه ی عبادت های #قلبی واجب و مستحب است.
یه سلامی هم بکنیم به اونهایی که میگفتن چرا میرین حج و پولتونو میریزین تو حلقوم عربها؟! سلام دلسوز! یه سوالی برام پیش اومده امسال که هیچکی حج و عمره نرفته و حج تعطیل شده و خیلیها پول به حساب بانک و در نتیجه عربها نریختند و حج نرفتند، چه کسی رو میشناسید که اون پول رو به فقیر داده باشه؟ پس این همه میلیارد تومن پول که تو حلق عربها نوفت کجا رفت؟ مگه مشکل مملکت ما پوله؟ آی کسی که داد می زدی مکه همینجاست کجا می روی؟ مشکل ما اینه که فرهنگ انفاق نداریم. قرآن میگه از اون چیزی که دوست دارید انفاق کنید؛ نه لباسی که کهنه شده و دیگه به دردت نمیخوره. ما دست بده نداریم؛ حرص پول داریم؛ ماهی 12 میلیون درآمد هم داشته باشیم 12 هزار تومن میدیم صدقه اگه بدیم؛ حضرت حسن رضی الله عنه کل داراییش رو میداد به سائل. مشکل ما اینه که زکات و صدقه و انفاق و وقف و قرض الحسنه و اطعام و دستگیری و محبت رو از قرآن و سنت یاد نگرفتیم. ما هم نمیگیم هر سال برو حج و عمره؛ قرآن هم نمیگه؛ قرآن میگه برای کسی که توانش رو داشته باشه یک بار در کل عمر واجبه والسلام. نه تحلیل اقتصادی بلدیم؛ نه تحلیل فرهنگی بلدیم؛ نه دو تا کتاب خوندیم؛ فقط فوروارد می کنیم و ادعا! التماس تعقّل!!!
از کتاب خصائص الحسینیه نوشته ی مرحوم آیت الله شیخ جعفر شوشتری
امام حسین علیه السلام و #طهارت ظاهری
باز گرد ای خاطرات کودکی خاطرات کودکی زیباترند درسهای سال اول ساده بود درس پند آموز روباه و خروس روز مهمانی کوکب خانم است کاکلی گنجشککی باهوش بود با وجود سوز و سرمای شدید تا درون نیمکت جا می شدیم پاک کن هایی ز پاکی داشتیم کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت گرمی دستانمان از آه بود مانده در گوشم صدایی چون تگرگ همکلاسیهای من یادم کنید همکلاسیهای درد و رنج و کار بچه های دکه سیگار سرد کاش هرگز زنگ تفریحی نبود کاش می شد باز کوچک می شدیم یاد آن آموزگار ساده پوش ای معلم نام و هم یادت به خیر ای دبستانی ترین احساس من شعر : محمد علی حریری جهرمی
تا صورت پیوند جهان بود، علی بود شاهی که ولی بود و وصی بود، علی بود هم آدم و هم شیث و هم الیاس هم موسی و هم عیسی و هم خضر و هم ایوب مسجود ملائک که شد آدم، ز علی شد هم اول و هم آخر و هم ظاهر و باطن آن لَحمَک لَحمی بشنو تا که بدانی موسی و عصا و ید بیضا و نبوت چندان که در آفاق نظر کردم و دیدم آن شاه سر افراز که اندر شب معراج آن کاشف قرآن که خدا در همه قرآن
|
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
