✿مدرسه علمیه جوادالائمه آبدانان استان ایلام✿
 
 

✿جــــوادالائــــــمه آبــــــــدانـــــان✿


حدیث موضوعی





اوقات شرعی


روزشمار فاطمیه


جستجو


آخرین نظرات
  • مازیار در ​در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
  • یا کاشف الکروب  در برگزاری مراسم اربعین همراه با برگزاری نماز ونهار در مدرسه جوادلائمه"ع"خواهران
  • کامبیز در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • یا کاشف الکروب  در با پدر ومادر چگونه رفتار کنیم
  • یا کاشف الکروب  در نحوه شهادت شهید خرازی
  • یا کاشف الکروب  در عید غدیر از دیدگاه شیعیان
  • فرمانده در خیلی نگو من گناهکارم
  • شاهمرادی  در حدیث روز
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • فاطمه در ‌طریقه ختم دعــای مشــلول
  • سياحي‌  در حدیث
  •  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • ام المومنین  در توصیه های استاد دولابی برای زندگی..
  • عابدی  در حدیث
  • مژگان در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • گل نرگس  در حدیث روز
  • زكي زاده  در در تقوا وپرهیز از گناه..



آمار
  • امروز: 693
  • دیروز: 1103
  • 7 روز قبل: 10131
  • 1 ماه قبل: 26360
  • کل بازدیدها: 811867

 

...


خواب دیدم که شدم زائر بین الحرمین
صبح گفتم به خودم هرچه صلاح است حسین

آرزوی حرمت کرد مرا دیوانه
انت مولاو انا..!هرچه صلاح است حسین

ای ﺧﻮﺷﺎ ﺁﺏ ﻭ ﻫﻮﺍی ﮐﺮﺑﻼ
گرﻳﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﭘﺎ ﺑﻪ ﭘﺎی ﮐﺮﺑﻼ

اﺷﮏ ﭼﺸﻤﻢ ﺩﺍﻧﻪ ﺍی ﺍﺯ ﺧﻮﺷﻪ ﺍﺳﺖ
ﻗﻠﺐ ﻣﻦ ﻳﮏ ﮔﻮﺷﻪ ﺍﺯ ﺷﺶ ﮔﻮﺷﻪ ﺍست

ﮐﺮﺑﻼ ﺍﺯ ﺍﺷﮏ ﺯﻫﺮﺍ ﭘﺎ ﮔﺮﻓﺖ
ﺧﻴﻤﻪ ﻫﺎﻳﺶ ﺭﻭﻱ ﺩﻟﻬﺎ ﺟﺎ ﮔﺮﻓﺖ

ﮐﺮﺑﻼ ﺩﺍﺭﻭﻱ ﺩﺭﺩ ﺯﻳﻨﺐ ﺍﺳﺖ
ﺷﺎﻫﺪ ﺭﺧﺴﺎﺭ ﺯﺭﺩ ﺯﻳﻨﺐ ﺍﺳﺖ

ﮐﺮﺑﻼ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﺑﻐﺾ ﺧﻨﺠﺮ ﺍﺳﺖ
ﺭﺩ ﭘﺎی ﺧﻨﺠﺮی ﺑﺮ ﺣﻨﺠﺮ ﺍﺳﺖ

ﮐﺮﺑﻼ می ﻟﺮﺯﺩ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻭﺍﻫﻤﻪ
ﺳﻴﻨﻪ ﻣﻴﺰﺩ ﺑﻴﻦ ﻣﻘﺘﻞ ﻓﺎﻃﻤﻪ

 

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت





اباصالح التماس دعا هر کجا رفتی یاد ما هم باش

نجف رفتی کربلا رفتی کاظمین رفتی یاد ما هم باش

مدینه رفتی به پابوس قبر پیغمبر مادرت زهرا

به دیدارقبر بی شمع مجتبی رفتی یاد ما هم باش

زیارت نامه که میخوانی در کنار آن تربت خاموش

به دنبال قبر مخفی از کوچه ها رفتی یاد ما هم باش

بغل کردی قبر مادر را جای ما هم او ار زیارت کن

همان لحظه که به احوالش از نوا رفتی یاد ما هم باش

شب جمعه کربلا رفتی یادما هم کن چون زدی بوسه

کنار قبر ابوالفضل با وفا رفتی یاد ما هم باش

بزن بوسه جای ما روی قبر عباس و اکبر و اصغر

سر قبر قاسم و قبر عمه ها رفتی یاد ما هم باش

به جای ما هم زیارت کن عمه ات را در کنج ویرانه

برای بوسیدن آن دردانه ها رفتی یاد ما هم باش

نماز حاجت که میخوانی از برای فرج یاد ما هم باش

شدی محرم در مراسم حج یا صفارفتی یاد ما هم باش

دعا کردی از برای فرج التماس دعا یاد ما هم باش

به هرجا رفتی برو مهدی هر کجا رفتی یاد ما هم باش

به جای ما هم زیارت کن عمه ات را در کنج ویرانه

به یاد این نوکر درب آستان رفتی یاد ماهم باش

بغل کردی قبر مادر را جای ما هم او ار زیارت کن

همان لحظه که به احوالش از نوا رفتی یاد ما هم باش

شب جمعه کربلا رفتی یادما هم کن چون زدی بوسه

کنار قبر ابوالفضل با وفا رفتی یاد ما هم باش

بزن بوسه جای ما روی قبر عباس و اکبر و اصغر

سر قبر قاسم و قبر عمه ها رفتی یاد ما هم باش

به جای ما هم زیارت کن عمه ات را در کنج ویرانه

برای بوسیدن آن دردانه ها رفتی یاد ما هم باش

نماز حاجت که میخوانی از برای فرج یاد ما هم باش

شدی محرم در مراسم حج یا صفارفتی یاد ما هم باش

دعا کردی از برای فرج التماس دعا یاد ما هم باش

به هرجا رفتی برو مهدی هر کجا رفتی یاد ما هم باش

به جای ما هم زیارت کن عمه ات را در کنج ویرانه

به یاد این نوکر درب آستان رفتی یاد ماهم باش

 

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت




 

ای سراپا معصیت بس کن دگر بد باختی
خویش را در منجلابی از گنه انداختی

هرچه تو بد کرده ای من پرده پوشی کرده ام
این منم که دوستت دارم ولی نشناختی

آنقدر دلواپست بودم که دور از من شدی
بردی از یادم به دنیای خودت پرداختی

تنگ یا رب گفتنت بود این دلم بی معرفت
کاش چشمی سوی من یک لحظه می انداختی

هی تو را خواندم بیایی بین آغوشم ولی
پشت کردی بر من و بی وقفه هی می تاختی

من فقط خیر تو را میخواستم ای بی وفا
با همه دنیا به غیر از عاشق خود ساختی…

یک بغل احسان برای تو مهیا کرده ام
گرچه بد بودی ولی باتو مدارا کرده ام

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت




 عشق فقط یک کلام…… مهدی صاحب زمان
ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﺭﺳﻢ ﺗﺸﯿّﻊ ﺍﯾﻦ ﻧﺒﻮﺩ
ﺑﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﺯﻧﮕﺎﺭ ﻏﻔﻠﺖ ﺭﺍ ﺯﺩﻭﺩ،
ﺷﯿﻌﻪ ﺍﯼ؟ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﭼﺮﺍ گوشت ﺷﺪﻩ؟
ﻋﻬﺪ ﻭ ﭘﯿﻤﺎﻧﺖ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺖ ﺷﺪﻩ؟
ﺩﺭ ﺍﺯﻝ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺗﻮ ﭘﯿﻤﺎﻥ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﯼ…
ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﭘﯿﻤﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺑﺸﮑﺴﺘﻪ ﺍﯼ؟

ﺷﯿﻌﻪ ﻣﻮﻻﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﯾﺎﺩ ﮐﻦ
ﺍﺯ ﻏﻢ ﻫﺠﺮﺍﻥ ﺍﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﮐﻦ
ﻫﯿﭻ ﺩﺍﻧﯽ ﺣﺎﻝ ﻣﻮﻻ ﭼﻮﻥ بوَد؟
ﺩﯾﺪﻩ ﺍﺵ ﮔﺮﯾﺎﻥ ﻭ ﻗﻠﺒﺶ ﺧﻮﻥ بوَد
ﻫﯿﭻ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﻗﻠﺒﺶ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ؟
ﭘﺸﺖ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺑﺎﺭ ﻏﻢ ﺑﺸﮑﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ

ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ! ﺑﺲ ﻧﯿﺴﺖ ﻏﻔﻠﺖ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ؟!
ﻏﺮﺑﺖ ﻭ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻣﻮﻻﯾﻤﺎﻥ؟

“ﻣﺎ” ﺯﺧﻮﺩ ﻣﻮﻻﯼ ﺧﻮﺩ را ﺭﺍﻧﺪﻩ ﺍﯾﻢ،
ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻮﯾﺶ ﻏﺎﻓﻞ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﯾﻢ
ﮔﺮﭼﻪ ﺍﺯ ﯾُﻤﻦ ﻭﺟﻮﺩﺵ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﯾﻢ
ﻗﻠﺐ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻩ ﺍﯾﻢ

ﺩﺳﺖ ﻣﻬـــــﺪﯼ(عج)ﺑﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﺎﺳﺖ،
ﻗﻔﻞ ﺯﻧﺪﺍﻧﺶ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﺮﺩﺍﺭ ﻣﺎﺳﺖ

ﻣﺎ ﻋﺒﯿﺪ ﻭ ﻋﺒﺪ ﺩﻧﯿﺎ ﮔﺸﺘﻪ ﺍﯾﻢ
ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﻣﻬـــــﺪﯼّ ﺯﻫﺮﺍ(س) ﮔﺸﺘﻪ ﺍﯾﻢ…
ﺑﯽ ﺧﺒﺮ ﺍﺯ ﻏﺼﻪ ﻣﻮﻻ ﺷﺪﯾﻢ
ﺟﻤﻠﮕﯽ ﺳﺮﮔﺮﻡ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺷﺪﯾﻢ
ﺍﺯ ﺩﻋﺎ ﺑﻬﺮ ﻓﺮﺝ ﻏﺎﻓﻞ ﺷﺪﯾﻢ
ﺳﺨﺖ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺭﻩ ﺑﺎﻃﻞ ﺷﺪﯾﻢ !

ﺍﯼ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﺍﺩﻋﺎﯼ ﺑﻨﺪﮔﯽ
ﭘﺎﺳﺨﯽ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺷﺮﻣﻨﺪﮔﯽ
ﻏﺎﻓﻠﯽ ﺍﺯ ﻏﺮﺑﺖ ﻣﻬﺪﯼ ﺍﮔﺮ
ﮔﺸﺘﻪ ﺍﯼ کوفی نداری خود خبر.

ﻣﻬـــــﺪﯼ ِﺯﻫﺮﺍ(س)ﺣﺴﯿﻨﯽ ﺩﯾﮕﺮﺳﺖ
ﺁﺧﺮﯾﻦ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻧﺴﻞ ﺣﯿﺪﺭ ﺍﺳﺖ
ﻏﯿﺒﺖ ﺍﻭ ﮐﺮﺑﻼﯾﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺳﺖ
ﺑﻬﺮ ﺷﯿﻌﻪ ﺍﺑﺘﻼﯾﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺳﺖ
ﮐﻞّ ﺍﺭﺽ ﮐﺮﺑﻼ ﯾﻌﻨﯽ همین
ﺧﺎﻟﯽ ﺍﺯ ﺣﺠﺖ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﺪ ﺯﻣﯿﻦ !
ﺷﯿﻌﺎﻥ ‏« ﻫﻞ ﻣﻦ ﻣﻌﯿﻦ ‏» ﺁﯾﺪ ﺑﻪ ﮔﻮﺵ
ﺑﺸﻨﻮﯾﺪ ﺍﯼ ﺣﻖ ﭘﺮﺳﺘﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﻭﺵ

ﮐﯿﺴﺖ #ﻣﻬـــــﺪﯼ(عج) ﺭﺍ ﮐﻨﻮﻥ ﯾﺎﺭﯼ ﮐﻨﺪ؟
ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻮﺩ ﻃﺮﻓﺪﺍﺭﯼ ﮐﻨﺪ
ﮐﻮ ﺑُﺮﯾﺮ ﻭ ﮐﻮ ﺯﻫﯿﺮ ﻭ ﮐﻮ ﺣﺒﯿﺐ
ﺗﺎ ﻧﻤﺎﻧﺪ ﻣﻬﺪﯼ ﺯﻫﺮﺍ(س) ﻏﺮﯾﺐ
ﮐﻮ ﺍﺑﻮﻓﺎﺿﻞ ﻋﻠﻤﺪﺍﺭ ﺷﻬﯿﺪ
ﺳﯿﺼﺪ ﻭ ﺍﻧﺪﯼ ﺻﺤﺎﺑﯽ ﺭﺷﯿﺪ
ﻋﻮﻥ ﻭ ﺟﻌﻔﺮ، ﺍﻫﻞ ﻭﻻ ﻭ ﺩﺭﺩ، ﮐﯿﺴﺖ؟
ﺍﻧﺪﺭ ﺍﯾﻦ ﻭﺍﺩﯼ ﻏﺮﺑﺖ، ﻣﺮﺩ ﮐﯿﺴﺖ؟

ﺻﺒﺢ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍﺳﺖ، ﺩﯾﻦ ﺑﺎﻭﺭ ﺷﻮﯾﺪ
ﺑﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﺼﺮ ﺧﻮﺩ، ﯾﺎﻭﺭ ﺷﻮﯾﺪ
ﺍﺳﺐ ﻫﺎﯼ ﺭﺯﻣﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﻦ ﮐﻨﯿﺪ
ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎﯼ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﺁﺫﯾﻦ ﮐﻨﯿﺪ
ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﺍﺯ ﺭﻩ ﻭﻟﯽّ ﮐﺮﺩﮔﺎﺭ
ﻭﺍﺭﺙ ﺣﯿﺪﺭ، ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺶ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ

ﺍﻟﻠﻬﻢ ﻋﺠﻞ ﻟﻮﻟﯿﮏ ﺍﻟﻔﺮﺝ
ﺍﻟﻌﺠﻞ ﯾﺎ ﻣﻮﻻی ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﻌﺼﺮ ﻭﺍﻟﺰﻣﺎﻥ(ﻋﺞ)

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت




دلم تنگ است يامهدي کجاماندي؟
بگوديشب نمازت راکجاخواندي؟


کناربارگاه مرتضي بودي؟
وياکه زائرموسي الرضا بودي؟


بگودرمکه درحال دعاهستي ؟
ويامهمان شاه کربلا هستي؟


وياهرنيمه شب دلتنگ وتنهايي..
عزاداربقيع وقبرزهرايي؟


دلم تنگ است يامهدي براي ديدنت هردم
حلالم کن اگريکدم توراآزرده ات کردم


دراين دنياکه گرديده پراز نيرنگ ونامردي
دعايت ميکنم هرشب که فردايش توبرگردي…


*اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَليِّکَ الفَرَج*

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت




ﻓﺮﺽ ﮐﻦ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻬﺪﯼ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻇﺎﻫﺮ ﮔﺮﺩﺩ


ﻇﺎﻫﺮﺕ ﻫﺴﺖ ﭼﻨﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻧﮑﺸﯽ ؟
ﺑﺎﻃﻨﺖ ﻫﺴﺖ ﭘﺴﻨﺪﯾﺪﻩ ﯼ ﺻﺎﺣﺐ ﻧﻈﺮﯼ ؟


ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺕ ﻻﯾﻖ ﺍﻭ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﮔﺮﺩﺩ ؟
ﻟﻘﻤﻪ ﺍﺕ ﺩﺭ ﺧﻮﺭ ﺍﻭ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻧﺰﺩﺵ ﺑﺒﺮﯼ ؟


ﭘﻮﻝ ﺑﯽ ﺷﺒﻬﻪ ﻭ ﺳﺎﻟﻢ ﺯ ﻫﻤﻪ ﺩﺍﺭﺍﯾﯿت
ﺩﺍﺭﯼ ﺁﻥ ﻗﺪﺭ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺑﺨﺮﯼ؟


ﺣﺎﺿﺮﯼ ﮔﻮﺷﯽ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺗﻮ ﺭﺍ ﭼﮏ ﺑﮑﻨﺪ؟
ﺑﺎ ﭼﻨﯿﻦ ﺷﺮﻁ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻓﻈﻪ ﺩﺳﺘﯽ ﻧﺒﺮﯼ؟


ﻭﺍﻗﻔﯽ ﺑﺮ ﻋﻤﻞ ﺧﻮﯾﺶ ﺗﻮ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺩﮔﺮﺍﻥ
ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﮔﻔﺖ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺷﯿﻌﻪ ﺍﺛﻨﯽ ﻋﺸﺮﯼ؟

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت




مبتلا گفت علی
گرم دعا گفت علی
توبه كرد آدم و هی رو به خدا گفت علی

آب و گل گفت علی
بحر خجل گفت علی
نوح رد شد ز خطر بس كه به دل گفت علی

الَمی گفت علی
غرق غمی گفت علی
يونس اندر شكم حوت همی گفت علی

بحر و بر گفت علی
رمل و حجر گفت علی
كوه با ناقه صالح چقدر گفت علی

هر كسی گفت علی
خوش نفسی گفت علی
صبرِايوب كم آورد و بسی گفت علی

مصطفی گفت علی
غار حرا گفت علی
شب معراج، محمد به خدا گفت علی

ايليا گفت علی
كهف وَری گفت علی
من همانم كه خداوند مرا گفت علی

مجتبي گفت علی
سبزْ قبا گفت علی
بين صفين امير الكرما گفت علی

كربلا گفت علی
خون خدا گفت علی
چيست نام پسران تو شها ؟ گفت علی

اكبرش گفت علی
گل پسرش گفت علی
رو و مو، ابرو و چشم و سرش گفت علی

هر نفس گفت علی
مست ز بس گفت علی
قاسم ابن حسن از پشت فرس گفت علی

آتشين گفت علی
زينب دين گفت علی
بر بلندای فلك صبر يقين گفت علی

شاپرك گفت علی
باغ فدك گفت علی
صدو ده بار نمكدان به نمك گفت علی

 

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت




گَر بِگردی،

در زَمین و در زَمان و عالمِین….

هیچ عِشقی نَشَوَد والاتَر از عِشقِ، حُسین!!!!

بانیانِ عَرش هَم،گویَند نامَش را مُدام….

بَـــــــــــــــــــه،

چِقَدر زیباست،

این آهَنگ و این نام،ِ

حُــــــــــســــــین!!!!

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت


...


 

گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی

با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشید

گفتمش چون می کشی تصویر مردان خدا

تک درختی در بیابان یکه و تنها کشید

گفتمش نامردمان این زمان را نقش کن

عکس یک خنجر ز پشت سر پی مولا کشید

گفتمش راهی بکش کان ره رساند مقصدم

راه عشق و عاشقی و مستی و نجوا کشید

گفتمش تصویری از لیلی ومجنون رابکش

عکس حیدر(ع) در کنار حضرت زهرا(س) کشید

گفتمش بر روی کاغذ عشق را تصویر کن

در بیابان بلا، تصویر یک سقا کشید

گفتمش از غربت و مظلومی و محنت بکش

فکر کرد و چهار قبر خاکی از طه کشید

گفتمش سختی ودرد وآه گشته حاصلم

گریه کرد آهی کشید وزینب کبری(س) کشید

گفتمش درد دلم را با که گویم ای رفیق

عکس مهدی(عج) راکشید و به چه بس زیبا کشید

گفتمش ترسیم کن تصویری از روی حسین(ع)

گفت این یک را بباید خالق یکتا کشید.

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت




آخر همه باید به علی رو بزنند…

هم مرده و هم زنده دم از او بزنند..

علی شاه ، علی ماه

علی راه ، علی نصر من الله

علی زمزمه ی هر دل آگاه

علی حصن حصین است

علی عین یقین است

علی جبل متین است

به کوری دو چشم دشمنانش

علی امیرالمؤمنین است

علی کاشف هر غم

علی بر همه مرهم

علی ذکر لب عیسی مریم

على هستی خاتم

علی برگ برات همه ی خلق

از آتش و جهنم

علی اصل وجود است

علی روی سجود است

علی معدن جود است

علی راز و نیاز است

علی سوز و گداز است

علی محرم راز است

علی مهر قبولی نماز است

علی صوم و صلات است

علی حج و زکات است

علی برگ برات است

علی تجلی صفات است

همه عالم بگویند علی امیر المومنین است

علی گفتم سخن آغاز کردم

به سوی عرش حق پر باز کردم

علی شیرخداوشاه مردان

علی آیینه دار روی یزدان

علی فاتح علی پیروز میدان

علی بر جمع جن و انس سلطان

به هر منبرسخنران و سخندان

علی با گریه ی ایتام گریان

علی باخنده ی ایتام خندان

علی گفتیم وشد هردرد درمان

علی گفتیم شدهرمشکل آسان

علی و فاطمه لولو و مرجان

‎علی عادل علی عدل و عدیل است

علی علت همه هستی علیل است

علی رهبر علی راه و دلیل است

علی آموزگار جبرئیل است

علی شهد و شراب سلسبیل است

علی زیبایی صبر جمیل است

علی برمومنان اجر جزیل است

علی در حشر قاضی و وکیل است

علی بر کافران نار وبیل است

چه گویم رشته ی مدحش طویل است

علی ایات قرآن مبین است

علی اصلی ترین اصل دین است

علی عالم علی علم و علیم است

علی حاکم علی حکم و حکیم است

که حبش فتح جنات نعیم است

و بعضش عاقبت نارحمیم است

علی سر صراط المستقیم است

علی تصویر قرآن کریم است

و بسم الله رحمن رحیم است

علی صابر علی صبر و حلیم است

علی روح طراوت درنسیم است

علی هرنبض در قلب سلیم است

علی شان نبا آیات توحید

همه آیات از او کردند تمجید

علی سیمای گلها در گلستان

علی شیرینی بار درختان

علی سرسبزی باغ است و بستان

علی شادابی فصل بهاران

علی برف است در فصل زمستان

به اذن مرتضا ابر است باران

علی فرمانروای باد و طوفان

علی بخشنده ی ملک سلیمان

علی سبّوح و قدوس است وسبحان

علی ارباب مقداد است و سلمان

علی شیر شجاعت آفرینی

علی یعنی قیامت در قیامت

علی سالم علی سلم و سلامت

علی در چهره ی مومن علامت

علی بر کافران یعنی ملامت

علی غفار براهل ندامت

علی سلطان دین شاه امامت

علی شمشیر علی یعنی شهامت

علی گو تاشودشیرین کلامت

علی گو تاشود دنیا به کامت

علی گو تا شود هستی غلامت

دلا در زندگانی با هدف باش

غلام حضرت شاه نجف باش

علی صدیق علی صدق است وصادق

علی معشوق علی عشق است و عاشق

علی نور فلق رب المشارق

علی مافوق ادراک است و فائق

علی حق است و کشاف الحقایق

علی خلق خدا بر خلق خالق

علی رزق و علی رزاق و رازق

علی وارسته از بند علایق

علی فرق و علی فاروق و فارق

علی حجت به مجموع خلایق

علی میزان علی معیار ایمان

قسیم جنت است و نار نیران

علی یعنی که انصاف و مروت

علی یعنی که در عین شجاعت

به زیردست خود باید فتوت

علی یعنی که یک دنیا صلابت

علی جان نبی جان رسالت

علی دنباله ی راه نبوت

علی قادر علی قدر است و قدرت

علی رحمن علی آیات رحمت

علی حبه رضوان و جنت

علی بغضه نیران و ذلت

دو عالم را به عشق او بهشتم

چه غم دارم که با او در بهشتم

علی آیات قران مبین است

علی در عرش با حق همنشین است

علی حق است و حق با او قرین است

علی ایمان علی امن و امین است

علی حبل المتین عین الیقین است

علی مرآت یزدان در زمین است

علی حصن حصین یعسوب دین است

علی بر حلقه ی خاتم نگین است

چه خوش گفتی که حرف حق همین است

فقط حیدر امیرالمومنین است

چه میدانم چه میدانی علی کیست

کسی غیراز علی مثل علی نیست

علی آگه ز راه آسمانهاست

علی آگه ز عمق بیکرانهاست

علی آگاه سرّ کهکشانهاست

علی فوق زمین ها و زمانهاست

مکین لامکان لامکانهاست

که آگه از عیانها و نهانهاست

علی فوق تصور در روانهاست

علی شیرینی شیرین زبانهاست

کلام الله بزم خطبه خوانهاست

علی نیروی دست پهلوانهاست

ولی والی والاست حیدر

علی عالی اعلاست حیدر

خدا عالی شد و اورا علی گفت

به طوفان نوح غم را با علی گفت

به اعجاز عصا موسی علی گفت

بهنگام شفا عیسا علی گفت

خلیل الله به آتش تا علی گفت

گلستان گشت و در آنجاعلی گفت

شب معراج احمد یاعلی گفت

به طاق عرشه ی اعلا علی گفت

ندانم پشت در زهرا علی گفت

و یا محسن به او بابا علی گفت

یقین دارم که وقتی رفت زهرا

همه گفتند علی افتاد از پا

یا امیرالمومنین(ع)

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت




آخر بسازد یک حرم بر قبر ام المومنین

ارباب عالم حضرت مهدی ولی مسلمین

 

یک صحن نامش می شود با نام زهرا منجلی

صحنی به نام زینب و صحنی یل ام البنین

 

درب ورودی هم شود کوری چشم دشمنش

برنام نامی علی ، حیدر امیرالمومنین

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت




نمازعشق میخوانم قنوت یارب اش با تو
دعای وصل برلب ها وآمین گفتنش باتو


عجب عطرخوشی امیدپیوند دو دل دارد
هواازعشق لبریزاست تنفس کردنش باتو


زپا تا سر فرورفته در آب جذب دریایت
من آن مستغرقم درتوزهی جزرومدش باتو


چواژدرمارسنگین دل ببلعدهوشیاری کن
عصای مهربخشیدم که موسی گشتنش باتو


زسرتاسرحیات عمریک روزاست سهم عشق
به پایین میکشم شب راطلوع شمس آن باتو


کتاب زندگانی هست سرشار از مسائل لیک
قواعددرپی عاشق شدن می آیدوحل کردنش باتو


به شاخ زندگی پرخوشه هااز سادگی باشد
قرین ماست خوشبختی زشاخه چیدنش باتو

 

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت




کربلا نرفتن سخته ..
کربلا رفتن سخت تره !
تا نرفتی شوق رفتن داری ..
تا رفتی شوقِ مُردن !!
کربلا رفته ها می دونند ؛
بعد از کربلا روضه ی حسین ؛
حکمِ زهر داره برای دلِ اوراق شده زائر !!
آخه اینجا ؛
دیگه عبّاس نیست ؛
تا آروم شی تو حریم امنش ….
« الهم ارزقنا زیارت الحسین علیه السلام»

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت




بسم جنون، بسم طرب، بسم عشق

بسم صفا، بسم طلب، بسم عشق

به نام کاشف تمام غم ها،اباالفضل

به نام صاحب همه علم ها،اباالفضل

بنام زاده ی ابوالعجائب،اباالفضل

ساقی باده ی ابوالعجائب،اباالفضل

به نام خالق ادب اباالفضل،اباالفضل

گل پسر شیر عرب اباالفضل،اباالفضل

شیر دل شاه نجف اباالفضل،اباالفضل

به نام ماه شرف اباالفضل،اباالفضل

بنام سرزمین عشق و احساس،اباالفضل

نگو دلم بگو که بیت العباس،اباالفضل

بنام ساقی کرم اباالفضل،اباالفضل

روح درون پیکرم اباالفضل،اباالفضل

بگو رفیق خسته یا اباالفضل،اباالفضل

صل علی سیدنا اباالفضل،اباالفضل

به نام چشم دل فریب سقا،اباالفضل

به نام ناله ی غریب سقا،اباالفضل

به نام عشق و بیرق علمدار،اباالفضل

به نام فرق منشق علمدار،اباالفضل

به نام پرچم زمین فتاده،اباالفضل

ساقی از عمود کین فتاده،اباالفضل

به نام دست از بدن جدایش،اباالفضل

به نام آن سر زتن جدایش،اباالفضل

به نام ابروی شکسته ی او،اباالفضل

به گیسوی به خون نشسته ی او،اباالفضل

به نام دلربای عشق مهدی،اباالفضل

بنه سرت به پای عشق مهدی،اباالفضل

به نام ذکر شور سینه زنها،اباالفضل

به نام آن سرور سینه زنها اباال

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت




از در خانه او پا نکشیدم هرگز/
چون حسینی تر از عباس ندیدم هرگز/

«کاشف الکرب» تویی؛ خنده ارباب تویی/
«پدر خاک» علی و «پدر آب» تویی!/

روی چشم تو بود جای حسن جای حسین/
هست مابین دو ابروی تو بین الحرمین/

ساقی ما چه شرابی چه سبویی دارد/
بنویسید رقیه چه عمویی دارد/

صحبت از مردی تو کار بنی هاشم بود/
نام تو در دل میدان رجز قاسم بود/

زور بازوی علی ریخته در بازویت/
ذوالفقاری نبود تیز تر از ابرویت/

تیغ چرخانده ای و پیش تو طوفان هیچ است/
لشگری پیشت اگر آمده میدان، هیچ است/

وسط جنگ زمین را به زمان دوخته ای/
فن شمشیر زنی را ز که آموخته ای؟!/

ای جوان! پیر رهت کیست از آن شاه بگو؟/
«أشهد أن علیاً ولی الله» بگو/

او علمدار حسین است ببخشید مرا/
مدح او کار حسین است ببخشید مرا……./

موضوعات: ادبیات شعری اهل بیت(ع)  لینک ثابت
1 2 3 4 6