✿مدرسه علمیه جوادالائمه آبدانان استان ایلام✿
 
 

✿جــــوادالائــــــمه آبــــــــدانـــــان✿


حدیث موضوعی





اوقات شرعی


روزشمار فاطمیه


جستجو


آخرین نظرات
  • مازیار در ​در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
  • یا کاشف الکروب  در برگزاری مراسم اربعین همراه با برگزاری نماز ونهار در مدرسه جوادلائمه"ع"خواهران
  • کامبیز در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • یا کاشف الکروب  در با پدر ومادر چگونه رفتار کنیم
  • یا کاشف الکروب  در نحوه شهادت شهید خرازی
  • یا کاشف الکروب  در عید غدیر از دیدگاه شیعیان
  • فرمانده در خیلی نگو من گناهکارم
  • شاهمرادی  در حدیث روز
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • فاطمه در ‌طریقه ختم دعــای مشــلول
  • سياحي‌  در حدیث
  •  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • ام المومنین  در توصیه های استاد دولابی برای زندگی..
  • عابدی  در حدیث
  • مژگان در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • گل نرگس  در حدیث روز
  • زكي زاده  در در تقوا وپرهیز از گناه..



آمار
  • امروز: 558
  • دیروز: 2106
  • 7 روز قبل: 9424
  • 1 ماه قبل: 26183
  • کل بازدیدها: 807685

 



طریقه ختم صلوات:

اگرکسی حاجتی داشته باشد.نیت می کندیابه زبان می گوید که چنانچه حاجتم تافلان مدت براورده شود.14هزار صلوات می فرستم وهزارصلوات برای یکی از معصومین(ع)هدیه باشدوچنانچه حاجت

برآورده شد.وفا کند.

حضرت رضا(ع) می فرماید:هرکس روزجمعه صد صلوات بررسول خدا(ص)بفرستد.حاجت اورا روا می گردد:سی در دنیا وسی در آخرت.

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




غنیمت شمردن عمر

قال علی (ع):لواعتبرت بما اضعت من ماضی عمرک لحفظت مابقی.

امام علی (ع)فرمود:اگر از ضایع کردن عمر گذشته ات عبرت گیری.بی گمان از ضایع شدن با قیمانده ی آن جلوگیری کنی.

                                                                                                     غررالحکم.

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




 

شهادت نواب صفوي:

شهيد سيدمجتبي نواب صفوي در سال 1303ش در خاني‏آباد تهران به دنيا آمد و پس از اتمام دروس ابتدايي، به آبادان سفر کرد. سيد مجتبي سپس براي ادامه تحصيل به نجف اشرف مهاجرت نمود و در آن‏جا از محضر مدرسين حوزه علميه نجف اشرف بهره‏مند گرديد. وي پس از چهار سال اقامت در نجف به دستور آيت‏اللَّه سيدابوالحسن اصفهاني جهت مبارزه با کجروي‏هاي کسروي به ايران آمد و با تشکيل “جمعيت فداييان اسلام” به مبارزه با بدخواهان و بدانديشان پرداخت. ترور وابستگان استعماري مانند احمد کسروي، عبدالحسين هژير، علي رزم‏آرا و حسين علاء از جمله فعاليت‏هاي سياسي اين جمعيت مي‏باشد. شهيد نواب صفوي همچنين با حکومت دکتر مصدق به خاطر عدم عمل به احکام اسلامي به مخالفت برخاست و به همين جهت در ايام نخست وزيري مصدّق، دستگير و به زندان افتاد و تا سقوط حکومت مصدق در زندان بود. سرانجام اين مجاهد خستگي‏ناپذير به همراه سه تن از همرزمانش به نام‏هاي خليل طهماسبي، مظفر علي ذوالقدر و سيدمحمد واحدي در بيدادگاه رژيم پهلوي محکوم و در صبحگاه 27 دي 1334 شمسي تيرباران شده و به خيل شهدا پيوستند.

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




26 دي فرار شاه 

شکل گیری و گسترش نهضت اسلامی و هماهنگی قیام های مردمی به رهبری امام خمینی و برگزاری مراسم چهلم های شهدا در شهرهای مختلف و کشتار 17 شهریور و اعتصاب کارکنان شرکت ملی نفت، کنترل امنیت کشور را از دست نیروهای رژیم و حتی حکومت نظامی خارج نموده و موجب شد که در زمان کوتاهی، پایه های اقتدار رژیم 2500 ساله شاهنشاهی سست شده و منجر به فرار شاه گردد. شاه پس از عدم موفقیت دولت نظامی ازهاری در برقراری نظم و آرامش و رفع اعتصاب ها که اقتصاد کشور را فلج کرده بود، به رهبران جبهه ملی روی آورد. پس از ناکامی جمشید آموزگار، جعفر شریف امامی و ازهاری در مهار کردن امواج خشم و نفرت عمومی مردم در جریان نهضت اسلامی، شاه آخرین تیر خود را رها کرد و سعی کرد با انتخاب یکی از اعضای جبهه ملی که به ظاهر از مخالفان شاه باشد، خشم مردم را فرو نشاند. به همین جهت شاپور بختیار به شرط گرفتن اختیارات کامل و خروج شاه از کشور بعد از رای اعتماد مجلسین به دولت، نخست وزیری را پذیرفت.سرانجام در روز 26 دی 1357، شاه پس از سالها ظلم و جنایت در حق مردم مسلمان ایران، به همراه همسرش، ایران را به سمت مصر ترک کرد، در حالیکه حتی نزدیک ترین حامیان و اربابانش هم از پذیرفتن او امتناع کردند. پس از فرار شاه، ملت با آمدن به خیابان ها و اظهار شادمانی و پخش گل و شیرینی، این پیروزی بزرگ را جشن گرفتند و این زمانی بود که رژیم پهلوی پس از 50 سال حکومت استبدادی، روزهای پایانی عمر خود را سپری می کرد؛ چنانکه در کمتر از یک ماه پس از فرار شاه، طومار عمر 2500 ساله شاهنشاهی ایران در هم پیچیده شد.

 

بعضی از تحلیل گران خارجی سال 1975، یعنی اواخر سال 1353 و 9 ماهه ی اول سال 1354، را نقطه ی آغاز افول قدرت شاه در ایران می دانند. وقایعی که در این سال رخ داد، به حسب ظاهر همه از نیرومندتر شدن موقعیت شاه و رژیم سلطنت در ایران حکایت می کرد. درآمد نفت چهار برابر شد و به مرز سالانه 20 میلیارد دلار رسید که با قدرت خرید آن روز دلار، رقم هنگفتی به شمار می آمد. شاه با اعلام یک سیستم تک حزبی در اسفند 1353، حکومت مطلقه خود را بر کشور تثبیت کرد، آشتی با عراق و امضای قرارداد حل اختلافات دو کشور که براساس بیانیه ی الجزایر تنظیم شده بود، به نگرانی های ایران از مرزهای غربی خود خاتمه داد، روابط ایران با همه ی کشورها اعم از شرق و غرب توسعه یافت و سیل سران و دولتمردان خارجی، برای بهره گرفتن از خوان نعمتی که بر اثر افزایش ناگهانی درآمد نفت در ایران گسترده شده بود، به ایران سرازیر شد. در این میان درباریان، به فکر راه انداختن جشن های تازه ای افتادند. این بار پنجاهمین سال سلطنت خاندان پهلوی را در آبان 1354، بهانه ای برای ریخت و پا ش های تازه قرار دادند. اسدالله علم یکی از معاونین خود، دکتر باهری را که سوابق توده ای داشت برای سرپرستی برنامه های تبلیغاتی این جشن ها برگزید.

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




یوم نقول لجهنم هل امتلات وتقول هل من مزید:

 

روزی که به دوزخ می گوییم آیا پرشدی .میگوید آیاباز هم هست.”

                                               (  سوره قلم ایه30)

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




سه چیز با احتیاط بردار:

                    قدم.قلم.قسم

سه چیز راپاک نگهدار:

              جشم.لباس.خیال.

از سه چیزکاربگیر:

          عقل.همت.صبر.

ازسه چیزخودرانگهدار:

             افسوس.فریاد.نفرین کردن.

سه چیز را آلوده نکن:

                   قلب.زبان.چشم.

اما سه چیز راهیچگاه وهیچوقت فراموش نکن:

                                 خدا.مرگ.دوست خوب.

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




 

 

 

غریب  مدینه غریب تر از غریب خراسان

دلم می خواد یک شب مد ینه باشم                 زائر ان قبر شکسته سینه باشم

دلم می خواد یک شب بقیع  بنشینم                قبرغریب حسن راببینم

گرچه مظلومی مولا سندی  معتبر است        این سند ثابت وامضاء شده با میخ در است

دربقیع قبر حسن دیدم وفریاد زدم                یاعلی جان حسن تو زتو مظلوم تر است

 

سلام ودرود بر حلم وصبر وبردباری تو ای امام حسن مجتبی(ع).سلام ودرود بر دل پرغصه ات وهزاران سلام ودرود برقبر غریب وبی چراغت.ان قبری که ضریح وبارگاهی ندارد.

سلام بر مدینه وکوچه های بنی هاشمش که تو در ان قدم گذارده بودی.سلام بربال وپر کبوتران تربت پاکت.سلام برلبهای خونین وسینه ی پراز غم وغصه ات وسلام بر طشت پراز خون وخواهر غم دیده ات.

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




رحلت پيامبر اكرم (ص)

پیامبر اکرم(ص) پس از بیست و سه سال دعوت و مجاهدت و ابلاغ پیام الهی و پس از فراز و نشیب­های فراوان در راه انجام رسالت بزرگ خویش، سرانجام در روز دوشنبه، بیست و هشتم ماه صفر یازدهم هجرت[1] پس از چهارده روز بیماری[2] و کسالت، رحلت فرمودند و در هجرۀ مسکونی خویش در جوار مسجدی که تأسیس کرده بود، به خاک سپرده شد.

 

آخرین روزهای وفات پیامبر(ص)

   پیامبر(ص) شب پیش از بیماری شدیدش در حالی که دست علی(ع) را گرفته بود، همراه جماعتی برای طلب آمرزش به قبرستان بقیع رفت و برای اهل قبور درود فرستاد و برای آنان طلب استغفار طولانی کرد. آنگاه به علی(ع) فرمود: «جبرئیل هر سال یک مرتبه قرآن را بر من عرضه می­کرد؛ ولی امسال دو مرتبه این امر صورت گرفته است و این دلیلی ندارد مگر اینکه اجل من نزدیک باشد.»[3]

   پس به علی(ع) گفت: «اگر من از دنیا رفتم، تو مرا غسل بده.»[4] در روایت دیگر آمده است که «فرمودند: به هر کسی وعده­ای دادم، باید آن را بگیرد و به هر کسی دِینی دارم، باخبرم سازد.»[5]

   پیامبر(ص) که گویا از حرکات زنندۀ برخی از زوجات و صحابۀ خود و تخلف برخی از یاران ناراحت شده بود، برای پیش­گیری از بدعتها، فرمود: «ای مردم، آتش فتنه شعله­ور شده و فتنه­ها مانند پاره­های شب تاریک، رو آورده و شما هیچ دستاویزی علیه من ندارید؛ زیرا من حلال نکردم مگر آنچه قرآن حلال دانسته و حرام نکردم مگر آنچه قرآن حرام داشته است.»[6]

   پیامبر(ص) پس از این هشدار به منزل “ام­سلمه” رفت و دو روز در آنجا ماند و گفتند خدایا تو شاهد باش که من حقایق را ابلاغ کردم.[7]

   سپس پیامبر(ص) به منزل رفت و جماعتی به حضور طلبید و گفت: «مگر به شما امر نکردم که با جیش “اسامه” بروید؟ چرا نرفتید؟»

   ابوبکر گفت: رفتم؛ ولی دوباره برگشتم تا تجدید عهد کنم. عمر گفت: نرفتم؛ چون نمی­توانستم منتظر باشم تا حال شما را از کاروانیان بپرسم.[8]

   رسول خدا(ص) از تخلف آنان سخت ناراحت شد و با همان حال کسالت به مسجد رفت و خطاب به اعتراض کنندگان فرمود: این چه سخنی است که درباره­ی فرماندهی “اسامه” می­شنوم شما پیش از این به فرماندهی پدرش هم طعن می­زدید به خدا سوگند او برای فرماندهی لشکر سزاوار بود و فرزندش اسامه نیز برای این کار شایسته است. رسول خدا در بستر بیماری مرتبا به عیادت کنندگان خود به طور مرتب می­فرمود، سپاه اسامه را حرکت دهید.[9]

  پیامبر(ص) فرمود:

«نفذ و اجیش اسامه»

«وی در اینجا متخلفان از جیش اسامه را لعن کرد.»[10]

   سپس پیامبر(ص) بیهوش شد و تمام زنان و کودکان می­گریستند. لحظاتی بعد پیامبر(ص) به هوش آمد و دستور داد که برایش قلم و دواتی بیاورند تا بر ایشان چیزی بنویسند که پس از آن هرگز گمراه نشوید در این میان برخی به دنبال آوردن صحیفه و دوات رفتند. که عمر گفت: بیماری بر پیامبر(ص) چیره گشته است، «ارجع فانه یهجر» برگرد؛ زیرا او هذیان می­گوید. قرآن نزد شماست، کتاب خدا برای شما کافی است.[11] حاضران بعضی با نظر عمر مخالفت کردند و بعضی دیگر جانب او را گرفتند رسول خدا(ص) از اختلاف و سخنان جسارت­آمیز آنان سخت ناراحت شد و فرمود: «برخیزید و از من دور شوید».[12]

 

وصیت پیامبر(ص) در لحظات پایانی

   پیامبر(ص) در حضور جمع، رو به حضرت علی(ع) کرد و به او وصیت کرد و به ایشان فرمود: نزدیک بیا، سپس زره و شمشیر و خاتم و مهرش را به علی(ع) داد و فرمود «برو منزل». پس از لحظاتی بیماری ایشان شدید شد و آنگاه که حالش بهتر شد، علی(ع) را ندید. به زنان خود گفت: «برادرم و صاحبم بیاید» آنان به ابوبکر گفتند و آو آمد و باز پیامبر(ص) جمله را تکرار کرد و این بار به سراغ عمر رفتند و عمر آمد؛ ولی پیامبر(ص) فرمود: «برادرم و صاحبم بیاید»  "ام­سلمه” فرمود: «علی(ع) را می­طلبد، به او بگوئید بیاید».[13] علی(ع) آمد و مدتی با هم به طور خصوصی و در گوشی صحبت کردند. وقتی از علی(ع) پرسیدند، پیامبر(ص) چه گفت؟

   در پاسخ فرمود: به من هزار باب علم که از هر بابی هزار باب دیگر منشعب شده بود، آموخت و چیزهایی را به من سفارش کرد که انجام خواهم داد.[14]

   پیامبر(ص) در همان حال چند مرتبه فرمود:

«ما ظن محمد بالله لو لقی الله و هذه عذره عنده»

   در روزهای آخر از “بلال” خواست تا مردم را در مسجد حاضر کند، خطبه­یی خواند، بعد از مردم خواست اگر کسی حقی از او به گردن دارد، مطالبه کند. هیچ کس پاسخی نداد تا سه بار پیامبر(ص) تکرار کرد تا اینکه غلامی بنام “عکاشه” برخاست و حقی را از ایشان مطالبه کرد، به قصد انتقام از پیامبر(ص)، شلاقی آماده کردند؛ ولی همین که خواست قصاص کند بر بدن حضرت افتاد و شروع به گریه کرد و ایشان را عفو نمود و پیامبر(ص) فرمود او رفیق من در بهشت خواهد بود.[15]

   سپس به علی(ع) دستور داد، آن پولها را که نزد یکی از زنان بود، بگیرد و میان فقرا تقسیم کند.[16]

 

فاطمه(س) و لحظۀ وداع با پدر   

   در لحظات آخر عمر پیامبر(ص)، فاطمه(س) بسیار گریان بود. پیامبر(ص) او را به نزدیک خود طلبید و مطالبی را به او گفت: که فاطمه(س) گریه­اش شدت یافت. آنگاه مطلبی را به ایشان گفت: که حضرت زهرا تبسم کرد. ایشان بر پاسخ سؤال دیگران فرمودند که لحظۀ اول پیامبر(ص) فرمودند:

   «در همین درد می­میرم» و در باب شادی و تبسم­اش فرمودند: تو اولین کس از اهل بیت(ع) من هستی که به من ملحق می­شود» و این بود که من تبسم کردم.[17]

   در لحظات واپسین عمر پیامبر(ص) سرش در دامان امیرالمؤمنین(ع) قرار داشت.[18]

 

کفن و دفن پیامبر(ص)

   هنگامه فوت پیامبر(ص) خلیفه­ی دوم، بنابر عللی در بیرون خانه فریاد می­زد که پیامبر(ص) فوت نکرده و بسان حضرت عیسی(ع) پیش خدای خود رفته، در این میان یک نفر از اصحاب پیامبر(ص) این آیه را خواند:

«و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الارسل أفإن مات أو قتل …»[19]

   علی(ع) جسد مطهر پیامبر(ص) را غسل داد و کفن کرد؛ چون پیامبر(ص) سفارش کرده بود که نزدیکترین کس مرا غسل خواهد داد[20] و این شخص جز علی کسی نیست. سپس چهره آن حضرت را گشود در حالی که سیلاب اشک از دیدگانش جاری بود. فرمود: «پدر و مادرم فدایت ای رسول خدا(ص) با رحلت تو رشته نبوت و وحی الهی و اخبار آسمانها قطع گردید… اگر ما را به صبر و شکیبایی امر نمی­کردید، آنقدر گریه می­کردم که سرچشمه اشک را می­خشکانید».[21]

     سپس در قبری که توسط “ابوعبیده جراح” و “زید بن سهل” آماده شده بود و در همان حجره­ای که وفات یافته بود، در خانه­ی خودش به خاک سپرده شد.[22]


 

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




حضور امام جواد بر بالین پدر در لحظه شهادت

 

من در وسط خانه محزون وناراحت ایستاده بودم که ناگهان دیدم جوانی بسیار زیبا پیش رویم

ایستاده که شبیه ترین کس به حضرت رضا علیه السلام است.

جلو رفتم و عرض کردم:« از کجا داخل شدید؟درها که بسته بود.

فرمود:« آن کس که مرا از مدینه تا اینجا آورد، از در بسته هم وارد کرد.

پرسیدم:« شما کیستید؟

فرمود:« من حجّت خدا بر تو هستم، ایاباصلت! من محمد بن علی هستم.

سپس به طرف پدر گرامیش رفت و فرمود:« تو هم داخل شو!

تا چشم مبارک حضرت رضا علیه السلام به فرزندش افتاد، او را در آغوش کشید وپیشانی‌اش

 

را بوسید. حضرت جواد علیه السلام خود را روی بدن امام رضا انداخت واو را بوسید. سپس

آهسته شروع کردند به گفتگو که من چیزی نشنیدم. اسراری بین آن پدرو پسر گذشت تا

زمانی که روح ملکوتی امام رضا علیه السلام به عالم قدس پر کشید.

تغسیل امام به دست امام جواد علیه السلام

 

امام جواد علیه السلامفرمود: ای اباصلت! برو از داخل آن تخت و لوازم غسل و آب را بیاور

گفتم:« آنجاچنین وسایلی نیست.

فرمود:« هر چه می گویم، بکن!

من داخل خزانه شدم و دیدم بله، همه چیز هست. آنها را آوردم و دامن خود را به کمر زدم تا

در غسل امام کمک کنم

حضرت جواد فرمود:« ای اباصلت! کنار برو. کسی که به من کمک می کند غیر از توست.

 

سپس پدر عزیزش را غسل داد. بعد فرمود:« داخل خزانه زنبیلی است که در آن کفن و

 

حنوطاست. آنها را بیاور.

 

 

من رفتم و زنبیلی دیدم که تا به حال ندیده بودم. کفن وحنوط کافور را آوردم.

 

حضرت جواد پدرش را کفن کرد و نماز خواند و باز فرمود: تابوت را بیاور.

 

عرض کردم:« از نجاری؟

 

فرمود:« در خزانه تابوت هست.

 

داخل شدم. دیدم تابوتی آماده است. آن را آوردم.

 

امام جواد، پدرش را داخل تابوت گذاشت و سپس به نماز ایستاد.

 

پرواز تابوت به سوی آسمان

 

هنوز نمازش تمام نشده بود که ناگهان دیدمسقف شکافته شد و تابوت از آن شکاف به طرف

آسمان رفت. گفتم:« یا ابن رسول الله! الانمأمون می آید و می گوید بدن مبارک حضرت رضا

چه شد؟

فرمود:« آرام باش! آن بدن مطهّر به زودی برمی گردد. ای اباصلت! هیچ پیامبری در شرق

عالم نمی میرد، مگر آنکه خداوند ارواح و اجساد او و وصی‌اش را به هم ملحق فرماید، حتی

اگر وصیّ اش در غرب عالم بمیرد.

در این هنگام دوباره سقف شکافته شد و تابوت به زمین نشست.

 

سپس حضرت جواد، بدن مبارک پدرش را از تابوت خارج کرد و به وضعیت اولیّه خود در

بسترقرار داد. گویی نه غسل داده و نه کفن شده بود. بعد فرمود:« ای اباصلت! برخیز و دررا

برای مأمون باز کن.


 

 

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




سخنان مقام معظم رهبری در مورد امام رضا(ع)

بايد اعتراف كنيم كه زندگى ائمه ، عليهم‏السلام، بدرستى شناخته‏نشده و ارج و منزلت جهاد مرارت‏بار آنان حتى بر شيعيانشان نيز پوشيده مانده است. على‏رغم هزاران كتاب كوچك و بزرگ و قديم و جديد درباره زندگى ائمه ، عليهم‏السلام، امروز همچنان غبارى از ابهام و اجمال، بخش عظيمى از زندگى اين بزرگواران را فرا گرفته وحيات سياسى برجسته‏ترين چهره‏هاى خاندان نبوت كه دو قرن و نيم از حساسترين دورانهاى تاريخ اسلام را دربرمى‏گيرد با غرض‏ورزى يا بى‏اعتنايى و يا كج‏فهمى بسيارى از پژوهندگان و نويسندگان روبرو شده است. اين است كه ما از يك تاريخچه مدون و مضبوط درباره زندگى پرحادثه و پرماجراى آن پيشوايان، تهيدستيم .

زندگى امام هشتم ،عليه‏السلام، كه قريب بيست‏سال از اين دوره تعيين كننده و مهم را فراگرفته از جمله برجسته‏ترين بخشهاى آن است كه بجاست درباره آن تامل و تحقيق لازم به كار رود . مهمترين چيزى كه در زندگى ائمه ، عليهم‏السلام، به‏طور شايسته مورد توجه قرار نگرفته، عنصر «مبارزه حاد سياسى» است. از آغاز نيمه دوم قرن اول هجرى كه خلافت اسلامى به‏طور آشكار با پيرايه‏هاى سلطنت آميخته شد و امامت اسلامى به حكومت جابرانه پادشاهى بدل گشت، ائمه اهل بيت ،عليهم‏السلام، مبارزه سياسى خود را به‏شيوه‏اى متناسب با اوضاع و شرايط، شدت بخشيدند. اين‏مبارزه‏بزرگترين‏هدفش تشكيل نظام اسلامى و تاسيس حكومتى بر پايه امامت‏بود. بى‏شك تبيين و تفسير دين با ديدگاه مخصوص اهل بيت وحى، و رفع تحريف‏ها و كج‏فهمى‏ها از معارف اسلامى‏و احكام‏دينى نيز هدف مهمى براى جهاد اهل بيت‏به حساب مى‏آمد. اما طبق قرائن حتمى، جهاد اهل بيت‏به اين هدفها محدود نمى‏شد و بزرگترين هدف آن، چيزى جز تشكيل حكومت علوى و تاسيس نظام عادلانه اسلامى نبود. بيشترين‏دشواريهاى‏زندگى‏مرارت‏بار و پر از ايثار ائمه و ياران آنان به خاطر داشتن اين هدف بود و ائمه ، عليهم‏السلام، از دوران امام سجاد ، عليه‏السلام، وبعدازحادثه عاشورا به زمينه‏سازى دراز مدت براى اين مقصود پرداختند. در تمام دوران صدو چهل ساله ميان حادثه عاشورا و ولايتعهدى‏امام هشتم ،عليه‏السلام، جريان وابسته به امامان اهل بيت‏يعنى شيعيان هميشه بزرگترين و خطرناكترين دشمن دستگاههاى خلافت‏به حساب مى‏آمد. در اين مدت بارها زمينه‏هاى آماده‏اى پيش آمد و مبارزات تشيع كه بايد آن را نهضت علوى نام داد به پيروزيهاى بزرگى نزديك گرديد.

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




قال امام حسن (ع)

امام حسن (ع) می فرماید:بزرگی کسانی که عطمت خدارادانستند این است که تواضع  کنندوعزت انها که جلال خدارا شناختند

این است که برایش زبونی کنند.وسلامت انها که  دانستند خدا جه قدرتی دارد این است که به اوتسلیم شوند.  

 

                                                                                                         تحف العقول ص229

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




قال امام محمد باقر(ع)

 

تورا رابه پنج چیز سفارش میکنم:

 

1-مورد ستم واقع شدی ستم مکن.2-اگربه تو خیانت کردند خیانت مکن.3-اگر تکذیب کردند خشمگین مشو.4-اگر مدحت کنند شاد مشو.5- اگر نکوهشت کنند .بی تابی مکن.

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




نشانه های از ظهور اقا امام زمان(عج)

1/درمیان ومحافل عمومی .تنها نسبت به اغنیا وثروتمندان توجه می شود.

2/مردم فعل حرام راحلال .وحلال را حرام می شمارند.

3/زنان شبیه مردان  می شوند ومردان شبیه زنان از لحاظ قیافه می شوند.

4/پرده ی حیا از زنان  برداشته می شود وهمچین غیرت ازمردان

5/زنان وبی عصمتی در میان مردم رواج پیدا می کند.

6/قیمت ها بالا میرود ودرختکاری  زیاد ومحصولات کم می شود

7/کودکان احترام  بزرگان  راندارند وبزرگان به کودکان رحم نمی کنند.

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




1عمالی برای خشنودی امام زمان (عج)

1)کمک وصدقه به مجروحین به نیت سلامتی ودور کردن غم واندوه امام (عج)

2)نمازاول وقت باعث  خوشحالی  حضرت مهدی (عج)می شود وبهتر ازآن که.این ثواب را به خودشان تقدیم کنید.

3)صلوات فرستادن زیباترین هدیه است به همراه"وعجل فرجهم"مثلا روزی 100مرتبه.

4)اگر حاجتی دارید خالصانه با حضور قلب زیارت ال یاسین ونماز استغاثه به امام زمان بخوانید.

5)خواندن دعای توسل وشفیع قراردادن ایشان نزد خدا ودعای  غریق(یا الله یا رحمن یا رحیم)

6)از فقرا.بیماران وخانواده های  بی پناه غافل نشوید وبرخاست وتاحد توان مشکلاتان راحل نمایید

7)بعدازهر نماز برای فرج امام زمان(عج)زیاد دعا کنید".الهم عجل لولیک فرج”

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




یادمان  نرود در همه لحظه هایی که جان  مان به لب می رسد.به او گمان های بد می بریم وفکرمی کنیم.که مارا از یاد برده است.فراموشمان کرده است.رهایمان کرده است.و….همان جا.محل ازمایش وامتحان ماست.

“ووقتی که چشم ها خیره شدوجان ها به گلوگاه رسید.وبه خدا گما ن هایی می برید.همان جا  مو منان  امتحان شدند وسخت تکان خوردند.”                                                                    

                                                                                    (  سوره احزاب 33)

                                                                                   

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




وقتی قلبت را تربیت کردی برای امتحان تقوا.خدا هم برای خودش جدایش می کند

 

(اولئک الذین امتحن الله قلوبهم للتقوی)

“انها کسانی اندکه خدا قلب هاشان رابرای پرهیز گاری امتحان کرده است 

 (  حجرات49   )                        

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




آیا دشمنت رامی شناسی؟

منظورم……

دشمنت را میشنلسی؟دشمن قسم خورده ای داری.تاچه حد به وجود ش آگاهی؟آحضورش راحس می کنی؟

اوتورامی بیند.صدایت رامیشنودوازافکارت آگاه است. لحظه به لحظه همراه تو بوده.با تمام وجود.کمر به اغفال تو بسته است

چه اندازه دشمنت را می شناسی ؟ “پس شیطان دشمن خداست.اساس عصبیت  راپی ریزی کرده .وبا خداوند در ردای جبروتی به ستیز پرداخت ولباس بزرگی رابه تن پوشانیدوپوشش تواضع راکنارگذارد.اوخداوند راشش هزار سال عبادت نمود که معلوم نیست

ازسالهای دنیاست یا از سال های آخرت.باساعتی تکبر همه رانابود ساخت       

                               نهج البلاغه

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




شیطان سراغ همه می رود حتی با تقواها.

 

یادت باشدهروقت به سراغت امد.خدارا یاد کنی…که یاد خدا چشمت را باز می کندونور می دهد….وهیچ کس با چشم باز .دنبال شیطان دنبال گمراهی .نمی رود

“بی تردیدهنگامی که پرهیزگاران گرفتاروسوسه شیطانی می شوندبه یادخدا می افتند وناگهان بیناوبصیر می شوند”   (سوره اعراف ایه7)

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




پیامد های ناگوارترک امر به معروف ونهی از منکر:

اگر این دوظیفه مقدس ترک گرددوخوبان  برای انجام ان سینه سپر نکنند.جامعه وامت اسلامی .گرفتار مصیبت های دردناک جبران ناپذیری خواهد شد.پیامبر اکرم(ص)فرمود:"امت من تا زمانی که امر به معروف ونهی از منکر می نمایندوبه کارهای نیک دعوت می کنند.پیوسته در خیر وسعادت به سر می برند.ولی درصورت ترک ان دوبرکات از انان

بر بعضی از انان وبر بعضی دیگر مسلط خواهندشد ونه در اسمان یاوری خواهند داشت ونه در زمین”

بی توجهی به این مسولیت اجتماعی.باعث رنگ باختن معنویات وچیرگی هواهای نفسانی در فرد جامعه می شودودر نتیجه .زمینه برای حاکمیت هوا پرستان وستمگران فراهم خواهد شد.در این هنگام است که به فر موده امام حسین(ع)باید فاتحه اسلام را خواندوبنابراین پیامده های ترک عبار تند از: زوال نعمت های الهی.حاکمیت اشرار.عدم استجابت دعاها.نابودی واضمحلال جامعه انسانی.چنان که قران علت نا بودی جوامع گذشته را ترک این دو دانسته.

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت




السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین.وعلی اولادالحسین وعلی اصحاب الحسین)ع)

 

 مدرسه علمیه جوادلائمه آبدانان به مناسبت فرارسیدن اربعین حسینی اقدام به برگزاری همایش مبلغین وائمه جماعت وهمچنین برگزاری اموزش مداحی  به مدت 3ساعت نموده که دراین جلسات ازمسول کانون مداحان شهرستان.مسول سازمان تبلیغات.امام جمعه محترم شهرستان دعوت به عمل امد.درابتدا مدیریت مدرسه خانم شاهمرادی  پاره ای ازفعللیتهای فرهنگی تبلیغی مدرسه را بیان کرد.به گفته معاونت فرهنگی مدرسه (خانم سیاحی)درمحرم امسال حدود28نفر برای تبلیغ به شهر وروستا های توابع اعزام شده

وهمچنین امام جمعه محترم ابدانان فرمودند:یک مبلغ باید در امر تبلیغ موفق و از لحاظ(سواد.بیان)وغیره…موفق باشند.تابتوانند

درتبیین مسائل اخلاقی وعرفی دربین مردم درحین تبلیغ زبان زد خاص وعام باشد.

وهمچنین مسول کانون مداحان در صحبتهای خود گفتند به یک مداح بایدبه چشم یک معلم نگاه  کرد وازمهمترین خصیصه مداحین عزیز داشتن حب اهل بیت داشتن است. ودرپایان مراسم روضه وخوانی وسینه زنی بر گزار شد

موضوعات: جوادالائمه(ع)  لینک ثابت