✿مدرسه علمیه جوادالائمه آبدانان استان ایلام✿
 
 

✿جــــوادالائــــــمه آبــــــــدانـــــان✿


حدیث موضوعی





اوقات شرعی


روزشمار فاطمیه


جستجو


آخرین نظرات
  • مازیار در ​در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
  • یا کاشف الکروب  در برگزاری مراسم اربعین همراه با برگزاری نماز ونهار در مدرسه جوادلائمه"ع"خواهران
  • کامبیز در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • یا کاشف الکروب  در با پدر ومادر چگونه رفتار کنیم
  • یا کاشف الکروب  در نحوه شهادت شهید خرازی
  • یا کاشف الکروب  در عید غدیر از دیدگاه شیعیان
  • فرمانده در خیلی نگو من گناهکارم
  • شاهمرادی  در حدیث روز
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • فاطمه در ‌طریقه ختم دعــای مشــلول
  • سياحي‌  در حدیث
  •  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • ام المومنین  در توصیه های استاد دولابی برای زندگی..
  • عابدی  در حدیث
  • مژگان در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • گل نرگس  در حدیث روز
  • زكي زاده  در در تقوا وپرهیز از گناه..



آمار
  • امروز: 496
  • دیروز: 1173
  • 7 روز قبل: 7836
  • 1 ماه قبل: 30647
  • کل بازدیدها: 823148

 



خداوندا

برای شانه های خسته قدری عشق،

برای گامهای مانده در تردید قدری عزم،

برای زخمها مرحم،

برای اخمها لبخند،

برای پرسش چشمان ما پاسخ،

برای خواهش دستان ما باران،

برای واژه ها گرما،

برای خوابها رؤیا،

برای این همه سرگشتگی ایمان،

برای این همه بیگانگی الفت،

برای بستگی آغاز،

برای ظلمت جان، روشناییهای پی در پی،

برای حیرت دل، آشناییهای پرمعنا،

برای عشقهای خسته قدری روح،

برای عزمهای مانده قدری راه…

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 

فضل بن زبير مي‏گويد:

نزد «سدي» نشسته بودم که مردي وارد شد و کنار ما نشست، يک لحظه متوجه شديم که بدنش بوي «صمغ»

( صمغ، شيره ‏اي است که از بعضي درختان مانند صنوبر گرفته مي‏شود.

  مي‏دهد.

«سدي» به او گفت «صمغ» مي‏فروشي؟ او گفت:

 

خير! «سدي» گفت: اين بو براي چيست؟

 آن مرد گفت:

  من در لشکر عمر بن سعد بودم و فقط در لشکر ميخ چادر مي‏فروختم. 

بعد از روز عاشورا، رسول خدا صلي الله عليه و آله را در خواب ديدم و در کنار آن حضرت،

 

 حضرت علي عليه‏السلام و امام حسين عليه‏السلام نيز حضور داشتند

 و ديدم که رسول خدا صلي الله عليه و آله به اصحاب امام حسين عليه السلام آب مي دهد.

 

 من هم در کنار رسول خدا صلي الله عليه و آله تقاضاي آب کردم؛ ولي آن حضرت از آب دادن به من خودداري کردند و فرمودند:

 

  آيا تو نبودي که به دشمنان ما کمک کردي؟ گفتم يا رسول الله!

 

  من فقط ميخ مي‏فروختم

 

در همين حال رسول خدا صلي الله عليه و آله به حضرت علي عليه‏السلام رو کردند و فرمودند: به او صمغ  بخوران.

 

حضرت علي عليه‏السلام هم جامي به من دادند  و من از آن خوردم، وقتي که بيدار شدم، تا سه روز از مخرج بول من، صمغ بيرون مي‏آمد،

 

سپس آن حالت بر طرف شد؛ ولي بوي آن باقي ماند. «سدي» به او گفت:

  نان گندم بخور و هر چه از نباتات هست بخور و از آب فرات نيز بنوش؛

 يعني هر چه دوست داري بخور، براي اين که هرگز فکر نمي‏کنم بهشت را مشاهده کني

 

 اگر عذاب یک میخ فروش سپاه دشمن سیدالشهدا علیه السلام در دنیا چنین بوده

 وای برقاتلین ومتابعین قاتلین مولایمان حسین

 

 . ( مدينةالمعاجز، ج 4، ص 87.

 کرامات حسينيه و عباسيه

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




 

یک عمر باید بگذرد

تا بفهمی بیشتر غصه هایی که خوردی

نه خوردنی بود نه پوشیدنی،فقط دور ریختنی بود…!

و چقدر دیر می فهمیم که

زنــدگـی همین روزهاییست که

منتظـر گذشتنش هستیم …!

 

همیشه بیاد داشته باشیم و فراموش نکنیم.

“مقصد"، هميشه جايى در “انتهاى مسير” نيست!

“مقصد” لذت بردن از قدمهايیست، که برمى داريم! …

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




رها باش و با رهایی زندگی کن

حتی در میان دوز و کلک …. هر زمان که به جای ترس و اضطراب،

احساس شادی و آسودگی کردی ؛

رها هستی ..

هر زمان که از عقاید خوب و بد دیگران مستقل باشی؛

رها هستی ..

وقتی نیاز به تائید را از دست می دهی و دیگر نمیخواهی خوب یا بد سنجیده شوی ،

رها هستی …

وقتی قبول داری که به حد کافی خوب هستی و نیازی به حضور دیگران در کنارت برای رد یا صلاحیت حضورت نداری ،

رها هستی ..

وقتی تسلیم لحظه اکنون می شوی ، تسلیم آنچه هست؛

و قبول می کنی که عالم هستی پشتیبان توست .

رها هستی..

وقتی که رنجش ها و غم ها را رها و بخشش را انتخاب می کنی حتی زمانی که فریب بزرگ دوست ها را میخوری ،

رها هستی ..

وقتی سخنان دروغ کسی را میشنوی و به او این حس را میدهی که فریب خورده ای ،

رها هستی …

وقتی خودت باشی ، در تمام لحظه هایت نیاز بودن با غیر را نکنی ؛

رها هستی..

وقتی بود و نبود انسانها برایت خط زندگی تعیین نکند ،

رها هستی ..

خود را از قید دنیا رها کن …

خودت باش..

آنگونه زندگی کن که خودت و دلت و خدایت بدانند ،،،

رها هستی …..

“دکتر دیپاک چوپرا”

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




مرحوم حضرت آیت‌ الله محمّدتقی بهجت :

 

  کمال انسان به تقوا است.

 

  ( لا اَقَلّ مِن ذلکَ وَ لا اَکثَر : نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر.)

 

  تقوا یعنی عمل گناه را مرتکب نشدن!

 

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




 حضرت آیت‌الله میرباقری:

 

 یکی از تغییرات جدی‌ که در عصر امام رضا علیه‌السلام واقع شد، این بود که گفتمان امامت و گفت وگو در باب ولایت ائمه معصومین علیهم‌السلام به طور جدی در جامعه رواج یافت؛ و تقیه در موضوع ولایت نسبت به زمان های قبل برداشته شد؛ این موضوع را در احتجاجات آن حضرت می توان مشاهده کرد.

 

 از همین روست که اکثر معارف سنگین حول مقامات ائمه علیهم السلام در دوره ایشان آشکار شد و زمینه ای پدید آمد تا معارف بیشتری در این حوزه، هم چون زیارت جامعه ی کبیره و زیارت ائمه المومنین، در زمان امام هادی علیه السلام بیان شود…»

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




 

  هفت‌ شوط‌ طواف‌ حاج‌ سيّد هاشم‌ بر دور ضريح‌ حضرت‌ امام‌ رضا عليه‌ السّلام‌:

 

 

قاعدۀ حضرت‌ آقا اين‌ بود كه‌ در هنگام‌ تشرّف‌ به‌ حرم‌ مطهّر غسل‌ ميكردند؛

 

و در وقت‌ ورود، هميشه‌ درِ صحن‌ را می بوسيدند و پس‌ از آن‌، درِ كفشداری و درِ رواق‌ و درِ حرم‌ را می‌بوسيدند؛ و پس‌ از اذن‌ دخول‌، عتبۀ مباركه‌ را می‌بوسيدند و وارد می‌شدند و بدون‌ خواندن‌ زيارت‌، اوّل‌ هفت‌ شوط‌ طواف‌ از جانب‌ چپ‌ می نمودند،

 

 سپس‌ زيارت‌ مي‌نمودند، و در بالای سر و يا هر محلّی‌ كه‌ ممكن‌ بود نماز ميگزاردند.

 

و حقير هم‌ با جميع‌ رفقائی‌ كه‌ با ايشان‌ مشرّف‌ می شديم‌، در معيّت‌ ايشان‌ به‌ همين‌ نحوه‌ و كيفيّت‌ چهارچوب‌ درها را می‌بوسيديم‌، و هفت‌ شوط‌ طواف‌ می‌نموديم‌ و سپس‌ زيارت‌ و نماز زيارت‌ را بجای‌ می‌آورديم‌.

 

و چون‌ فعل‌ أوليای‌ خدا حجّت‌ است‌، تا به‌ حال‌ رويّۀ حقير هم‌ در زيارت‌، از بوسيدن‌ درها و طواف‌ به‌ همين‌ نحوه‌ بوده‌ است‌.

 

يعنی تا زمانيكه‌ دور ضريح‌ مطهّر را حائل‌ نگذارده‌ بودند كه‌ قسمت‌ مردها از زنها مجزّا گردد، تقريباً مدّت‌ چهارده‌ سال‌، حقير تابستانها و بعضی‌ اوقات‌ ديگر چون‌ شهر رجب‌، و يا احياناً بيست‌ و سوّم‌ ذی القعدة‌ الحرام‌ كه‌ توفيق‌ زيارت‌ عنايت‌ می‌شد، دور قبر مطهّر همين‌ هفت‌ شوط‌ طواف‌ را می‌نمودم‌؛ و بناءً بر متابعت‌ از حضرت‌ آقای‌ حدّاد مطلب‌ چنين‌ بوده‌ است‌.

 

( درباره ی بحث‌ فقهی‌ دربارۀ جواز طواف‌ دور ضريح‌ مطهّر به صفحه ۱۹۷ روح مجرد رجوع کنید.)

 

 

  روح مجرد، صفحه ۱۹۶

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


...


 

✴ حضرت علّامه حسن زاده آملی:

 

  بايد توجه داشت كه علم و عمل انسان سازند و ما شب و روز داريم خودمان را مى سازيم ، ببين خودت را چگونه مى سازى كه هر چه تحصيل نموده اى آنى:

 

   ليس للانسان الا ما سعى

 

⤵ اين تعبير شريف

 للانسان  ، بيان نسبت حقيقى است كه دارايى واقعى تو است.

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




ما خانه بدوشیم و جهان خانه ما نیست

” در حلقه ما نیست هرآنکس که چو ما نیست”

 

ما زاده دردیم و ره عشق بپوییم “

در دیر خرابات به کس حکم بقا نیست”

 

ما رند و نظرباز و حریفیم به عالم”

جز دوست به کس، خون نظرباز روا نیست”

 

مجروح ز عشقیم و از آن شاد روانیم “

اندر مرض عشق بجز عشق دوا نیست”

 

همبستر ما بود زمانی غم عالم “

امروز بجز عشق، کسی در بر ما نیست “

 

رسوای جهانیم و بگوییم به فریاد “

عمرش به فنا بود هر آنکس که چو ما نیست”

 

جز راه نظر راه به مقصد نشناسیم “

در مذهب ما کفر بجز جور و جفا نیست”

 

ما سر به ادب بر سر سجاده گذاریم “

ازحلقه جداگشت کسی را که حیا نیست “

 

محصول نظر برطلب دوست گذاریم “

اندر سر ما جز طلب دوست هوا نیست “

 

ما رنگ غم از چهره مردم بزداییم “

خنداندن و هم خدمت بر خلق خطا نیست”

 

ما بنده عشقیم و مسلمان به خداییم”

تسلیم به اوییم و نگوییم چرا هست وچرا نیست”

 

 

#مولانا

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 ﭼﻮﺏِ ﺗﻨﺒﻴﻪ ﺧﺪﺍ ﻧﺎﻣﺮﺋﻴﺴت.

 

 ﻧﻪ ﻛﺴﻲ ﻣﻴﻔﻬﻤﺪ و ﻧﻪ ﺻﺪﺍﻳﻲ ﺩﺍﺭﺩ.

 

 ﻳﻚ ﺷﺒﻲ ﻳﻚ ﺟﺎﻳﻲ ﻭﻗﺘﻲ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﺑﻐﺾ، ﻧﻔﺴﺖ ﻣﻴﮕﻴﺮﺩ.

 

 ﺧﺎﻃﺮﺕ ﻣﻲ ﺁﻳﺪ ﻛﻪ ﺷﺒﻲ ﻳﻚ ﺟﺎﻳﻲ، ﺑﺎﻋﺚُ ﺑﺎﻧﻲِ ﻳﻚ ﺑﻐﺾ ﺷﺪﻱ ﻭﺩﻟﻲ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻱ.

 

 ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﻓﻜﺮ ﻧﻤﻴﻜﺮﺩﻱ ﺑﻐﺾ، ﭘﺎ ﭘِيت ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ

 

 ﻭ ﺷﺒﻲ ﻳﻚ ﺟﺎﻳﻲ ﻣﻴﻨﺸﻴﻨﺪ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ ﻧﻔﺴﺖ

 

 ﻭ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺑﺎﻻﺟﺒﺎﺭ، ﻫﺮ ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺻﺪﺑﺎﺭ، ﻣﺤﺾ

 

 ﺁﺯﺍﺩﻱ ﺭﺍﻩ ﻧﻔﺴﺖ، ﺑﻐﺾ ﺭﺍ ﻣﻴﺸﻜﻨﻲ،

 

 ﺁﺭﻱ, ﺍﻳﻦ ﭼﻮﺏ، همان  ﭼﻮﺏِ ﺧﺪاﺳﺖ.

 

#چوب_خدا   

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 

  حضرت آیت‌ الله محمّدتقی بهجت :

 

1-  خدا می داند همین عبادتهای ساده و مختصر اگر از اهلش صادر شود ، چه اثرها دارد.

2-  اگر انسان تکالیفش را رعایت کند از فرشته بالاتر است و دیگر غصّه نباید بخورد.

 

3-  کمال انسان به تقوا است.

 ( لا اَقلّ مِن ذلکَ وَ لا اَکثَر :

نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر.)

 

4-  شیطان با شش هزار سال عبادت ، عاقبتش آن طور شد.

 آیا ما می توانیم به خود مغرور شویم؟! به خدا پناه می بریم!

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




دلــــــــــم می خواهد از دید بعضی آدمــــــــــها پنهان بمانم…

آدمــــــــــهایی که مــــــــــدام توی زندگیت ســــــــــرک میکشند !

و با ژست صمیمیت…

داشته هایت را می شــــــــــمارند!

احساساتت را خط کشی میــــــــــکنند!

اشتباهاتتان را سر زنش میــــــــــکنند!

به چیزهایی که خود ندارند حســــــــــادت میکنند!

دست می گذارند روی نقطه ضعف هایت و آنها را بزرگــــــــــتر میکنند !

هر کاری که لازم باشد می کنند تا تو را کوچک و بی رنگ و کــــــــــدر نشــــــــــان دهند…

 

 این آدمها آینه نیستند….

“خورده شیشه اند…!!!

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




خدایا

شاد کن دلی را که گرفته و دلتنگ

 است.

بی نیاز کن کسی را که گرفته به درگاهت نیازمند است.

امیدوار کن کسی را که ناامید به آستانت

آمده است.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




هیچوقت در زندگی تان به خاطر احساس ترس عقب ننشینید.

 

همه ی ما بارها این جمله را شنیده ایم که

«بدترین اتفاقی که ممکن است بیفتد چیست؟

مثلاً اینکه بمیرید؟

 

اما مرگ بدترین اتفاقی که ممکن است برایتان رخ دهد نیست …»

 

بدترین اتفاق در زندگی این است که اجازه دهید در عین زنده بودن، از درون بمیرید.

 

 "مارتین سلیگمن”

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




به خودتان اجازه دهید که شاد باشید.

 

آمار نشان داده است که همه ما گهگاهی افسرده هستیم.

راستی،چرا اینقدر ناراحتیم؛

در حالی که امروزه این همه فرصت خوب برای شاد بودن داریم.

مردم،همه چیز را امتحان می کنند ،پول ،شغل،ازدواج،طلاق و….

ولی ، اکثرا فقط یک چیز میخواهند:خوشبختی را.

خوشبخت بودن ،جزئی از وجود انسان است.

کافیست آن را باور و احساس کنیم.

 

این عبارت تاکیدی را بگویید:«من ، لایق خوشبختی ام.»

بخوانید و فریاد بزنید.

 

خوشبختی را مقدم بر همه چیز بدانید.

برای چیز هایی که دارید ،شکر گزار باشید.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


...


 

ﭘﺴﺮﯼ ﭘﺪﺭﺵ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ شام ﺑﻪﺭﺳﺘﻮﺭﺍنی ﺑﺮﺩ ..

ﭘﺪﺭ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﭘﯿﺮ ﻭ ﺿﻌﯿﻒ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ،

ﻏﺬﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﺮ رﻭﯼﻟﺒﺎﺳﺶ ﻣﯿﺮﯾﺨﺖ..

 

ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺍﺭﻥ ﺑﺎ ديده ﺣﻘﺎﺭﺕ ﺑﺴﻮﯼ ﻣﺮﺩﭘﯿﺮ ﻣﯿﻨﮕﺮﯾﺴﺘﻨﺪ،

ﻭ ﭘﺴﺮ ﻫﻢ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺑﻮﺩ و درعوض غذا را به دهان پدر میگذاشت..

 

ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ پدر ﻏﺬﺍﯾﺸﺎﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ، ﭘﺴﺮ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﯽ ﭘﺪﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﺑﺮﺩ،

ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺭﺍ ﺗﻤﯿﺰ ﮐﺮﺩ، ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺷﺎﻧﻪ ﺯﺩ ﻭ ﻋﯿﻨﮏﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ تميز و ﺗﻨﻈﯿﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ ..

 

ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻭ ﺑﺎ ﺣﻘﺎﺭﺕ ﺑﺴﻮﯼ ﻫﺮ ﺩﻭ آنان ﻣﯿﻨﮕﺮﯾﺴﺘﻨﺪ!!

 

ﭘﺴﺮ ﭘﻮﻝ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﺎ ﭘﺪﺭ ﺭﺍﻫﯽ

ﺩﺭب ﺧﺮﻭﺟﯽ ﺷﺪ.

 

ﺩﺭ این هنگام ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺯ ﺟﻤﻊ

ﺣﺎﺿﺮﯾﻦ بلند شد و ﺻﺪﺍ ﮐﺮﺩ:

ﭘﺴﺮ.. ﺁﯾﺎ ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯿﮑني ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﯼ؟!

ﭘﺴﺮ ﭘﺎﺳﺦ داﺩ؛ خیر ﺟﻨﺎﺏ…فكر نميكنم ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺎﻗﯽ ﮕﺬﺍﺷﺘﻪ باشم.

 

ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﭘﯿﺮ ﮔﻔﺖ :

ﺑﻠﻪ، ﭘﺴﺮم. ﺑﺎﻗﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﯼ!

 

ﺩﺭﺳﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﭘﺴﺮﺍﻥ..

ﻭ ﺍﻣﯿﺪﯼ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﭘﺪﺭﺍﻥ..

و ﺧﺎﻣﻮﺷﯽ ﻣﻄﻠﻖ ﺑﺮ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ

ﺣﺎﮐﻢ ﺷﺪ..!!

 

کاش سوره ای به نام “پدر” بود که این گونه آغاز میشد:

 

قسم بر پینه ی دستانت، که بوی نان میدهد

و قسم بر چشمان همیشه نگرانت…

 

قسم بر بغض فرو خورده ات که شانه ی کوه را لرزاند

 

و قسم بر غربتت،

وقتی هیچ بهشتی زیر پایت نیست..

 

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


...


نگاه به ساعت، حین صحبت با کسی

 

علامتی واضح از بی ‎احترامی است

 

 این حرکت حامل این پیام است که کارهایی بهتر از صحبت کردن با فردی که با او هستید برای انجام دارید

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




الهی…

توهدفی، من دنبال توام

تومعبودی، من عبدتوام

توعشقی، من عاشق توام

 

تو بال باش ، من پرنده ام

تو ارباب باش ،من برده ام

تو ناز باش، من نیاز

خدایا فقط باش، که بی تو می بازم!

 

 

موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت




پروردگارا….

قرار دلهای بیقرار ما باش… 

فراوانی را در زندگی ما جاری کن…

حضورمان را پر معنا کن…

وجودمان را لبریز از آرامش کن…

قلبهایمان را سرشار از عشق کن…

کلام مان را لبریز از محبت کن…

انسانیت ما را کامل کن..

ایمان ما را زیاد گردان…

ما را بندگان شاکر قرار ده

نه شاکی…

سد مشکلات را شکسته… 

محبت ها را فزونی ده…

دلهای ما را پاک کن…

از آلودگی ها…

 

 

موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت




 

 خـــــدایا ..

مـــن عشق به تو را از تو میخواهم وعشق به عاشقانت را وعشق را به هر راهی که

مرا به تو نزدیک کند.

 

 خـــــدایا …

مرا راهی ده که فقط به درخانه تومنتهی شود ودستی که فقط در خانه تورا بکوبد .

 

 خـــــدایا … 

مـــرا را چشــمی ده که فقط گریان تــــو باشد و ســـینه ای که فقط ســوزان تــــو .

به مـــن نگاهی ده که جــز روی تــــو روی کســـی را نبینم . و گوشی بده که جــز

صدای توصدایی نشنوم خودت را معشوقترین من قراربده ومراعاشقترین خویش .

 

 خـــــدایا … 

چشـم جویبارعشـق مرا به تماشای دریایت روشـنی بده , مبادا دل من اسـیر کـوی

دیگری شــود و پیشانی محبت من بر خاک دیگری بســاید .

 

 خـــــدایا …

مرغ دلـــم که در دام توســت مبادا که یـاد آشـــیان دیگــری کند .

 

موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت