✿مدرسه علمیه جوادالائمه آبدانان استان ایلام✿
 
 

✿جــــوادالائــــــمه آبــــــــدانـــــان✿


حدیث موضوعی





اوقات شرعی


روزشمار فاطمیه


جستجو


آخرین نظرات
  • مازیار در ​در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
  • یا کاشف الکروب  در برگزاری مراسم اربعین همراه با برگزاری نماز ونهار در مدرسه جوادلائمه"ع"خواهران
  • کامبیز در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • یا کاشف الکروب  در با پدر ومادر چگونه رفتار کنیم
  • یا کاشف الکروب  در نحوه شهادت شهید خرازی
  • یا کاشف الکروب  در عید غدیر از دیدگاه شیعیان
  • فرمانده در خیلی نگو من گناهکارم
  • شاهمرادی  در حدیث روز
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • فاطمه در ‌طریقه ختم دعــای مشــلول
  • سياحي‌  در حدیث
  •  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • ام المومنین  در توصیه های استاد دولابی برای زندگی..
  • عابدی  در حدیث
  • مژگان در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • گل نرگس  در حدیث روز
  • زكي زاده  در در تقوا وپرهیز از گناه..



آمار
  • امروز: 835
  • دیروز: 1274
  • 7 روز قبل: 6809
  • 1 ماه قبل: 31603
  • کل بازدیدها: 1029977

 




روزی گروهی از غاری تاریک عبور می کردند. هیچ چیز معلوم نبود کمی جلوتر زیر پاهایشان سنگهای مختلفی احساس می کردند. در این لحظه بزرگشان گفت «اینها سنگ حسرت هستند».هر که بر دارد حسرت می خورد و هر کس برندارد باز حسرت خواهد خورد.برخی با خود گفتند:چه کاری است؟ برداریم و بر نداریم هر دو یک نتیجه می ده پس چرا بار خود را سنگین کنیم؟ برخی هم گفتند:ضرر که ندارد مقداری برای سوغات بر می داریم.وقتی از غار بیرون آمدند فهمیدند که غار پر بوده از سنگ های قیمتی…
آنها که برنداشته بودند سراسر حسرت شدند بقیه هم حسرت خوردند که چرا بیشتر برنداشته اند.
بله عزيزان ماه مبارک رمضان، مثل راه رفتن در چنین غاری است اگر بهره نگیرید حسرت می خورید….
ان شاالله همه ما در این ماه مبارک بهره کافی را ببریم.

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




 

 –تنها امامی که شش ماهه به دنیا آمدند

 –تنها امامی که از هیچ بانویی شیر نخوردند و تغذیه ی ایشان تنها توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) صورت گرفته است

 –تنها امامی که روز ولادتشان،پدر و مادر و جد و نزدیکانشان برای ایشان گریه کردند

 –تنها امامی که در معرکه ی جنگ به شهادت رسیدند

 –تنها امامی که در دعای توسل ازایشان به عنوان (ایّها الشهید) یاد شده با اینکه همه ی ائمه ی ما شهید شده اند.

 –تنها امامی که در زمان حیات خود پدر دو شهید شدند( علی اکبر علیه السلام و علی اصغر علیه السلام )

 — تنها امامی که اربعین و زیارت اربعین دارند

 — تنها امامی که قبر مطهرشان بیش از ده بار توسط ظالمان خراب شد تا اثری از آن باقی نمانَد!! اما همچنان پابرجاست

 — تنها امامی که بدون غسل و کفن دفن شدند

 — تنها امامی که سر مبارکش از بدن جدا شد.

 –تنها امامی که تشنه لب با هزاران زخم تیر و نیزه و شمشیر و سنگ بر بدن به شهادت رسیدند

 –تنها امامی که بعد از شهادتش،خانواده اش اسیر شدند.

 — تنها امامی که پدر و مادر و 9 نسلش معصوم بودند.

 –تنها امامی ک تولدش در ماهی است ک هیچ شهادتی درآن نیست و شهادتش در ماهی است که هیچ تولدی درآن نیست

 –تنها امامی که خوردن خاک قبرش اشکال ندارد

 –تنها امامی که دعا تحت قبه ی ایشان به اجابت می رسد

 –تنها امامی که امام زمان شبانه روز حداقل دو مرتبه بر او گریه می کند!

 –تنها امامی که سرعت و وسعت کشتی نجاتش از سایر امامان بیشتر است

 –تنها امامی که یک در بهشت به نام اوست: باب الحسین
خدایا به خون امام حسین ع قسمت میدهم هر کس این را کپی کرد غم دلش رو رفع کن و حاجت دلش را براورده کن. آمین

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِاللَّهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

هر چقدر به امام حسین ع ارادت دارید کپی کنید….

موضوعات: اهل بیت(ع)  لینک ثابت




روباهی از شتری پرسید: «عمق این رودخانه چه اندازه است؟»
شتر جواب داد: «تا زانو.»
ولی وقتی روباه توی رودخانه پرید، آب از سرش هم گذشت و همین طور که دست و پا می‌زد به شتر گفت: «تو که گفتی تا زانو!»

شتر جواب داد: «بله، تا زانوی من، نه زانوی تو.»
هنگامی که از کسی مشورت می‌گیریم یا راهنمایی می‌خواهیم باید شرایط طرف مقابل و خودمان را هم در نظر بگیریم. لزوما” هر تجربه‌ای که دیگران دارند برای ما مناسب نیست.

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت





گفتم خدایاچگونه آغازکنم؟؟؟
گفت به نام من
گفتم خدایاچگونه آرام گیرم؟؟؟
گفت به یادمن
گفتم خدایاخیلی تنهایم؟؟؟
گفت تنهاترازمن؟
گفتم خدایاهیچ کسی کنارم نمانده؟؟؟
گفت به جزمن
گفتم خدایاازبعضی هادلگیرم
گفت حتی ازمن؟
گفتم خدایاقلبم خالیست
گفت پرکن ازعشق من
گفتم دست نیازدارم
گفت بگیردست من
گفتم بااین همه مشکل چه کنم؟؟؟
گفت توکل کن به من
گفتم احساس میکنم خیلی ازت دورم
گفت نه،نزدیکترین به تو ،من
گفتم برای ارزوهایم چه کنم؟؟؟
گفت تلاش،به امیدمن
گفتم چگونه ازین دنیادل بکنم وبرم؟؟
گفت به امید دیدارمن
گفتم چگونه پایان دهم؟؟؟
گفت حافظ ونگهدارتو،من
گفتم خدایاچرا اینقدر میگويی من؟؟؟
گفت چون من ازتوهستم وتوازمن…

موضوعات: شعر و دلنامه  لینک ثابت




 

 می گویند ؛
شیطان، به درگاه فرعون آمد، و در را كوبید، فرعون گفت:

 كوبنده در كیست؟
شیطان گفت:
اگر خدا بودى، مى‌فهمیدى چه كسى در را مى‌كوبد،

 فرعون گفت: اى ملعون داخل شو،

 شیطان گفت:
ملعونى بر ملعونى وارد مى‌شود،
پس داخل شد، فرعون به او گفت:

 چرا بر آدم سجده نكردى تا رانده درگاه خدا و مورد لعن خدا واقع نشوى؟
 شیطان در جواب گفت:
چون مانند تو در صلب آدم بود،

 فرعون به او گفت:
آیا بدتر از من و از خودت بر روى زمین سراغ دارى؟
 شیطان در جواب گفت:
انسان حسود از من و از تو بدتر است. چون حسد عمل نیك انسان را مى‌خورد، همچنان كه آتش هیزم را مى‌خورد و مى‌سوزا

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت


...


 

روزی سقراط مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثر بود. علت ناراحتی اش را پرسید . شخص پاسخ داد: در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم. سلام کردم. جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت. و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم.

سقراط گفت : چرا رنجیدی؟ مرد با تعجب گفت: خوب معلوم است که چنین رفتاری ناراحت کننده است .

سقراط پرسید : اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد به خود می پیچد, آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی ؟

مرد گفت : مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم. آدم از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود .

سقراط پرسید: به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟ مرد جواب داد: احساس دلسوزی و شفقت. و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم.

سقراط گفت : همه این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی .

آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود؟ و آیا کسی که رفتارش نا درست است، روانش بیمار نیست ؟

اگر کسی فکر و روانش سالم باشد هرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود. بیماری فکری و روان نامش غفلت است. و باید به جای دلخوری و رنجش نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است دل سوزاند و کمک کرد. و به او طبیب روح و داروی جان رساند. پس از دست هیچ کس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده.

” بدان که هر وقت کسی بدی می کند در آن لحظه بیمار است . “

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




پادشاهي وزيري داشت كه هر اتفاقي مي افتاد وزیر
ميگفت:خيراست!!
روزي دست پادشاه درسنگلاخها گيركرد ومجبور شدند انگشتش را قطع كنند،وزيردر صحنه حاضر بودگفت:خيراست!
پادشاه ازدرد به خود ميپيچيد،از رفتار وزير عصبي شد،اورا به زندان انداخت،۱سال بعد پادشاه كه براي شكار به كوه رفته بود،در دام قبيله اي گرفتارشد كه بنا بر اعتقادات خود،هرسال ۱نفررا كه دينش باانها مختلف بود،سر ميبرندو لازمه اعدام ان شخص اين بودكه بدنش سالم باشد
وقتي ديدند اسير،يكي از انگشتانش قطع شده،وي را رها كردند
انجا بود كه پادشاه به ياد حرف وزير افتاد كه زمان قطع انگشتش گفته بود:خير است!
پادشاه دستور ازادي وزير را داد
وقتي وزير ازاد شد و ماجراي اسارت پادشاه را از زبان اوشنيد،گفت:خيراست!
پادشاه گفت:ديگرچرا؟؟؟
وزير گفت:از اين جهت خيراست كه اگرمرا به زندان نينداخته بودي و زمان اسارت به همراهت بودم،مرا به جاي تو اعدام ميكردند …
نتیجه هراتفاقی که برایتان می افتد خیری دران است اگربخدااطمینان داشته باشین…پس دیدتان راخیرکنیدچون کارگردان دنیاخداست…
… السابقون…

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




 
اگرچه بارها پیمان شکستم
بریدم از تو با شیطان نشستم


اگر چه خویشتن را خوار کردم
همیشه در گنه اصرار کردم


اگر چه بنده ی ناچیز و پستم
اگر چه قلب مهدی را شکستم


اگر چه دل به غیر از تو سپردم
تو را وقت خوشی از یاد بردم


ولی ای مهربان هر دو عالم
تو با من بوده ای در شادی و غم


در رحمت به رویم باز کردی
من غرق گنه را ناز کردی


نبردی بین خوبان آبرویم
گناهم را نیاوردی به رویم

موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت




 

 عبید بن زراره می‏گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: گناهان کبیره کدام اند؟
آن حضرت فرمود: گناهان کبیره در نوشتار امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام هفت چیز است؛
کفر به خداوند، کشتن انسان، عاق پدر و مادر شدن، ربا گرفتن، خوردن مال یتیم به ناحق، فرار از جهاد و تعرب بعد از هجرت.
عبید می‏گوید: از امام پرسیدم: یک دِرهَم از مال یتیم خوردن، بزرگ‏تر است یا ترک نماز؟
حضرت فرمود: ترک نماز.
عرض کردم: ولی شما ترک نماز را از گناهان کبیره به حساب نیاوردید.!!
حضرت فرمود: اولین چیزی که از گناهان کبیره برایت گفتم چه بود؟
عرض کردم: کفر به خداوند. حضرت فرمود: همانا تارک نماز کافر است

  الکافی ج 2 ص278 / بحار الانوار، ج 84

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




برای رسیدن به خدا ، نه کتابی نیازاست و نه راهنمایی

فقط کافی است: شعاع مهربانیت را روز به روز بیشتر کنی ،

آنقدر که روزی بتوانی همه را در آن جای دهی ،

آن وقت تا خدا فاصله ای نیست . . .
ﺑﺮﺍﯼ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﭼﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻋﺰﯾﺰﺗﺮﻧﺪ !!!
ﭼﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺩﻭﺳﺘﻨﺪ ….
ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺏ ﺑﺴﺎﺯ ….
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﺵ
ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﯼ ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻮﺩ ﮔﺬﺍﺷﺘﯽ ﻭ ﺭﻓﺘﯽ ….
ﺩﺭ ﮐﻨﺞ ﻗﻠﺒﺸﺎﻥ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺑﺎﺷﺪ …
ﺗﺎ ﻫﺮﺯﮔﺎﻫﯽ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ ﮐﺎﺵ ﺑﻮﺩ !
ﻫﺮﺯﮔﺎﻫﯽ ﺩﺳﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺎﺷﯽ !
گاهی دلتنگ بودنت شوند

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




مي گويند با هر كس بايد مثل خودش رفتار كرد !
شما گوش نکنید ، چون اگر چنين بود از منش و شخصیت هیچكس ،چيزى باقى نمي ماند !
هركس هر چه به سرت آورد فقط خودت باش…
نگذار برخورد نادرست آدمها ، اصالت و طبیعت تو را خدشه دار کند.
اگر جواب هر جفايى ، بدى بود که داستان زندگی ما خالى از آدم های خوب می شد !
اگر نمي توانى آدم خوبه ى زندگي كسى باشى…
اگر براى ياد دادن همان خوبى هايى كه خودت بلدى ، ناتوان هستی
اگر خوبى كردى و بدى ديدى…كنار بكش!!! …. اما بد نشو….
اين تنها كاريست كه از دستت بر مي آيد…
تو آدم خوبه ى زندگی خودت باش..
و با وجدانت آسوده بخواب

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




 

 از اميرالمومنين علي (ع) روايت شده است که دعا ي يستشير را پيامبر (ص) به من آموخت و امر کرد که آن را در همه حال در سختي و راحتي حفظ کنم و به خلفاء بعد از خودم تعليم نمايم .

سپس فرمود شما را به برخي از ثواب هاي اين دعا آگاه مي‌کنم:

 اول: کسي که اين دعا را بخواند خير و برکت از فرق سرش تا زمين از آسمان بر او مي بارد و او را انوار آرامش و رحمت مي پوشاند و براي اين دعا انتهايي جز عرش خدا نيست.

 دوم: هر کس سه نوبت اين دعا را بخواند خداوند هر حاجت خيري که داشته باشد در دنيا و آخرت برآورده گرداند.

 سوم: خداي تبارک و تعالي او را از عذاب قبر برهاند.

 چهارم: تنگي سينه او را برطرف نموده و به او شرح صدر عطا فرمايد.

 پنجم: چون روز قيامت فرا رسد، خواننده اين دعا سوار بر شتري تندرو و سفيد مزين و آراسته به مرواريد نزد حق برخيزد، و خداوند مي فرمايد همه کرامتها را به او بدهيد، و گويد: بنده ام در هر جاي بهشت که خواهي ساکن شو.

 ششم: اگر اين دعا بر مجنون خوانده شود همان ساعت از آن باز آيد.

 هفتم: اگر زني زايمان بر او مشکل شده باشد و اين دعا بر او خوانده شود خداوند زايمان او را آسان و فرزند را در طرفه العيني متولد گرداند.

 هشتم: اگر بر شخصي که عاق والدين شده بخواند همانا خداوند امور آن را اصلاح کند.

 نهم: هر بنده اي که چهل شب جمعه اين دعا را بخواند همانا خداوند آن را اصلاح کند.

 دهم: هر کس در هنگام خواب بخواند و بخوابد حتي اگر خوب نخوانده باشد. ولي به اميد ثواب باشد، خداوند به هر حرفي از اين دعا هزار فرشته کروبي که روي‌شان نوراني تر باشد از آفتاب و ماه شب چهاره بر او بفرسند.

 يازدهم: هر گنه کاري که مرتکب کبائر شده باشد و قبل از مردن اين دعا را بخواند شب بميرد يا روز همچون شهيد از دنيا رفته و اگر موفق به توبه نشده باشد خدا به کرم و عفوش او را بيامرزد.

موضوعات: دینی مذهبی  لینک ثابت





 
مردی داشت در جنگل‌های آفریقا قدم می زد که ناگهان صدای وحشتناکی که دایم داشت بیشتر می شد به گوشش رسید. به پشت سرش که نگاه کرد دید شیر گرسنه‌ایی با سرعت باورنکردنی دارد به سمتش می‌آید و بلافاصله مرد پا به فرار گذاشت و شیر که از گرسنگی تورفتگی شکمش کاملا به چشم می‌زد داشت به او نزدیک و نزدیک‌تر می‌شد که ناگهان مرد چاهی را در مقابل خود دید که طنابی از بالا به داخل چاه آویزان بود. سریع خود را به داخل چاه انداخت و از طناب آویزان شد.تا مقداری صدای نعره‌های شیر کمتر شد و مرد نفسی تازه کرد متوجه شد که در درون چاه اژدهایی عریض و طویل با سری بزرگ برای بلعیدن وی لحظه‌شماری می‌کند. مرد داشت به راهی برای نجات از دست شیر و اژدها فکر می‌کرد که متوجه شد دو موش سفید و سیاه دارند از پایین چاه از طناب بالا می‌آیند و همزمان دارند طناب را می‌خورند و می‌بلعند. مرد که خیلی ترسیده بود با شتاب فراوان داشت طناب را تکان می‌داد تا موش‌ها سقوط کنند اما فایده‌ایی نداشت و از شدت تکان دادن طناب داشت با دیواره‌ی چاه برخورد می‌کرد که ناگهان دید بدنش با چیز نرمی برخورد کرد. خوب که نگاه کرد دید کندوی عسلی در دیواره‌ی چاه قرار دارد و دستش که آغشته به عسل بود را لیسید و از شیرینی عسل لذت برد و شروع کرد به خوردن عسل و شیر و اژدها و موش‌ها را فراموش کرد که ناگهان از خواب پرید.
خواب ناراحت‌کننده‌ای ی بود و تصمیم گرفت تعبیر آن را بیابد و نزد عالمی رفت که تعبیر خواب می‌کرد و آن عالم به او گفت تفسیر خوابت خیلی ساده است:
شیری که دنبالت می‌کرد ملک الموت(عزراییل) بوده…
چاهی که در آن اژدها بود همان قبرت است…
طنابی که به آن آویزان بودی همان عمرت است…
و موش سفید و سیاهی که طناب را می‌خوردند همان شب و روز هستند که عمر تو را می‌گیرند…
مرد گفت ای شیخ پس جریان عسل چیست؟
گفت: عسل همان دنیاست که از لذت و شیرینی آن مرگ و حساب و کتاب را فراموش کرده‌ای…

بار الها از فتنه‌های دنیا به تو پناه می‌بریم

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت





تابستان 1363 در شاهرود هنگام آموزش سربازان در صحرا، با مادري به همراه دو دخترش برخورد كردم كه در حال درو كردن گندم‌هايشان بودند. فرمانده‌ي گروهان، ستوان آسيايي به من گفت:
مسلم بیا سربازان دو گروهان را جمع كنيم و برويم گندم‌هاي آن پيرزن را درو كنيم.
به او گفتم: چه بهتر از اين! شما برويد گروهان خود را بياوريد تا با آن پيرزن صحبت كنم. جلو رفتم .

پس از سلام و خسته نباشيد گفتم: مادر شما به همراه دخترانتان از مزرعه بيرون برويد تا به كمك سربازان گندم‌هايتان را درو كنيم. شما فقط محدوده‌ي زمين خودتان را به ما نشان دهيد و ديگر كاري نداشته باشيد. پيرزن پس از تشكر و قدرداني گفت: پس من مي‌روم براي كارگران حضرت فاطمه‌ي زهرا (سلام الله عليها) مقداري هندوانه بیاورم .

ما از ساعت 9 الي 11/30 صبح توسط پانصد سرباز تمام گندم‌ها را درو كرديم. بعد از اتمام كار، سربازان مشغول خوردن هندوانه شدند. من هم از اين فرصت استفاده كردم و رفتم كنار پيرزن، به او گفتم: مادر چرا صبح گفتید مي‌روم تا براي كارگران حضرت فاطمه(س) هندوانه بياورم. شما به چه منظور اين عبارت را استفاده كرديد؟ گفت :
ديشب حضرت فاطمه‌ زهرا (سلام الله عليها) به خوابم آمد و گفت: چرا كارگر نمي‌گيري تا گندمهايت را درو كند؟

ديگر از تو گذشته اين كارهاي طاقت‌فرسا را انجام دهي. من هم به آن حضرت عرض كردم:

اي بانو تو كه مي‌داني تنها پسر و مرد خانواده ما به شهادت رسيده است و درآمدمان نيز كفاف هزينه
كارگر را نمي‌دهد، پس مجبوريم خودمان اين كار را انجام دهيم. بانو فرمودند: غصه نخور!
فردا كارگران از راه خواهند رسيد. بعد از اين جمله از خواب پريدم. امروز هم كه شما اين پيشنهاد را داديد، فهميدم اين سربازان، همان كارگران حضرت مي‌باشند. پس وظيفه‌ي خود ديدم از آنها پذيرايي كنم.

 بعد از عنوان اين مطلب، ناخودآگاه قطرات اشك از چشمانم سرازير شد و گفتم: سلام بر تو اي دخت گرامي پيامبر(سلام الله عليها) فدايت شوم كه ما را به كارگري خود قابل دانستي.
…………………
راوی : سرگرد مسلم جوادي ‌منش
منبع: كتاب نبرد ميمك، احمد حسينا، مركز اسناد انقلاب اسلامی،1381

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




همیشه آماده باش تا اشتباهات دیگران را ببخشی ـ بی ادبی‌شان را، خیانت‌شان را، بی‌عقلی‌شان را و تهمت‌شان را.
این‌ها نشانه‌ی عدم بلوغ روحی آدم‌هاست. آدم‌های نارس از این چیزها زیاد دارند.
تو رسیده باش و بالغ. با سبکبالی و بدون اینکه قضاوت کنی یا سرزنش، و بدون اینکه از این حرف‌ها آزرده شوی و آسیب ببینی، از کنار این چیزها رد شو.
اگر هوای دلت ابری شد و چشم‌های تو باریدند باران اشک‌ها را،
بگذار این اشک‌ها باران رحمت و بخشش باشد برای آن‌هایی که نمی‌دانند و زمین دل‌شان خشک و شوره‌زار است.
اینجاست که دل بخشنده‌ی تو چشمه‌ی جوشانی می‌شود که به منبع عظیم آب‌های لطف خدا متصل است.

موضوعات: مختلف  لینک ثابت





 
دو پیرمرد که یکی از آنها قدبلند و قوی هیکل و دیگری قدخمیده و ناتوان بود و بر عصای خود تکیه داده بود، نزد قاضی به شکایت از یکدیگر آمدند.
اولی گفت: به مقدار 10 قطعه طلا به این شخص قرض دادم تا در وقت امکان به من برگرداند و اکنون توانایی ادا کردن بدهکاریش را دارد ولی تاخیر می اندازد و اینک می گوید گمان می کنم طلب تو را داده ام. حضرت قاضی! از شما تقاضا دارم وی را سوگند بده که آیا بدهکاری خودش را داده است، یا خیر. چنانچه قسم یاد کرد که من دیگر حرفی ندارم.
دومی گفت: من اقرار می کنم که ده قطعه طلا از وی قرض نموده ام ولی بدهکاری را ادا کردم و برای قسم یاد کردن، آماده هستم.
قاضی: دست راست خود را بلند کن و قسم یاد کن. پیرمرد: یک دست که سهل است، هر دو دست را بلند می کنم.
سپس عصا را به مرد مدعی داد و هر دو دستش را بلند کرد و گفت: به خدا قسم که من قطعات طلا را به این شخص دادم و اگر بار دیگر از من مطالبه کند، از روی فراموشکاری و نا آگاهی است.

قاضي به طلبكار گفت: اكنون چه ميگويي؟

او در جواب گفت: من می دانم که این شخص قسم دروغ یاد نمی کند، شاید من فراموش کرده باشم، امیدوارم حقیقت آشکار شود.
قاضی به آن دو نفر اجازه مرخصی داد، پیرمرد عصای خود را از دیگری گرفت. در این موقع قاضی به فکر فرو رفت و بی درنگ هر دوی آنها را صدا زد. قاضی عصا را گرفت و با کنجکاوی دیواره آن را نگاه کرد و دیواره اش را تراشید، ناگاه دید که ده قطعه طلا در میان عصا جاسازی شده است. به طلبکار گفت: بدهکار وقتی که عصا را به دست تو داد، حیله کرد که قسم دروغ نخورد ولی من از او زیرک تر بودم.

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت


...


#امام_سجاد عليه ‏السلام فرمودند:

 

انَّ لِسانَ ابْنِ آدَمَ یُشْرِفُ عَلى جَمیعِ جَوارِحِهِ کُلَّ صَباحٍ فَیَقُولُ: کَیْفَ اَصْبَحْتُمْ؟ فَیَقُولُونَ: بِخَیْرٍ اِنْ تَرَکْتَنا، وَ یَقُولُونَ: اَللّهَ اَللّهَ فینا وَ یُناشِدُونَهُ وَ یَقُولُونَ: اِنَّما نُثابُ وَ نُعاقَبُ بِکَ؛

 

هر بامداد #زبان آدمیزاد بر دیگر اعضایش توجه مى‏ کند و مى‏ گوید: چگونه هستید؟ حالتان چطور است؟
آنها مى‏ گویند: اگر تو ما را رها کنى خوبیم، خدا را خدا را نسبت به ما به یاد آور
و او را به خدا قسم مى‏ دهند
و مى‏ گویند: پاداش و کیفر ما تنها به خاطر توست.

اصول کافى، ج 3، 134

موضوعات: روایات  لینک ثابت




 

 - 1مايه ناراحتى شیطان لعین است.
 - 2مايه استجابت دعا مى شود.
 - 3باعث نجات يافتن از فتنه ھاى آخر الزمان است.
 - 4باعث آمرزش گناھان است.
 - 5شفاعت آن حضرت در قیامت شامل حال او مى شود.
 - 6نشانه انتظار اوست.
 - 7فرج مولاى ما حضرت صاحب الزمان علیه السلام زودتر واقع مى شود.
 - 8باعث طولانى شدن عمر است.
 - 9ھنگام مرگ به او مژده مى رسد و با او به نرمى رفتار مى شود.
 - 10باعث زياد شدن اشراف نور امام علیه السلام در دل او مى شود.
 - 11محبوبترين افراد نزد خداوند خواھد بود.
 - 12كردار بد او به كردار نیك مبدل مى شود.
 - 13دعاى امیر المومنین علیه السلام در حق او در روز قیامت است.
- 14بى حساب داخل بھشت شدن.
 - 15فرشتگان براى او طلب آمرزش مى كنند.
 - 16در امان است از تشنگى روز قیامت.
 - 17اين دعا در عالم برزخ و قیامت مونس مھربانى خواھد بود.
 - 18باعث دورى غصه ھا مى شود.
  19اين دعا خوشايندترين اعمال نزد خداوند است.
 - 20در روز قیامت ھديه ھاى ويژه اى دريافت مى كند.
 - 21سبب كامل شدن دين است.
 - 22ثواب كسى را دارد كه زير پرچم حضرت مھدى علیه السلام شھید شده است.
 - 23با ائمه اطھار علیه السلام محشور مى شود.
 - 24نائل شدن به بالاترين درجات شھدا در روز قیامت.
 - 25رستگارى به شفاعت حضرت فاطمه زھرا علیه السلام را دارد.
 

موضوعات: اخلاقی و تربیتی  لینک ثابت




خدایا …
دریافته ام کسی که میگوید
“برایم دعا کن”
از روی عادت نمیگوید..!
کم آورده است…
دخل و خرجش دیگر باهم نمیخواند
صبرش تمام شده است
ولی دردهایش هنوز باقی مانده است
خدايا …
خودت در رحمتت را به روى همه
دردمندان باز كن ….

موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت





 

 مرحوم حاج ملّا آقا جان می گوید :” من یک روز متوسل به حضرت علی اکبر علیه السلام – فرزند بزرگ حضرت سید الشهدا علیه السلام – شده بودم و از آن بزرگوار حاجت می خواستم. قلبم مملو از محبت او بود.

 ناگهان دیدم از گوشه اطاق ، مثل آنکه فرش می سوزد، دودی بلند شد و این دود، در گوشه اطاق به مقدار حجم یک انسان متراکم گردید. کم کم بالای آن دود، سری شبیه به سر یک انسان متشکّل شد. من متوجه شدم که او یکی از شیاطین است و با من کاری دارد.

 ناگهان با صدایی شبیه به صدای آهنی که بر آهنی بکشند و بسیار ناراحت کننده بود به من گفت:

  “من یکی از بزرگان جن هستم. می دانم نمی توانی محبت حضرت علی اکبر علیه السلام را از قلبت خارج کنی ولی اگر به زبان هم بگویی من او را دوست نمی دارم، من در خدمت تو قرار می گیرم.”

  من گفتم “تو که با این اندیشه، مسلمان نیستی و جزو شیاطین هستی و نمیتوانی در امور معنوی به من کمک کنی و در امور مادی هم اگر اختیار تمام کره زمین را به من بدهی من یک چنین جمله ای را نمی گویم”

  او فریادی که دل مرا از جا کند و حالت ضعف به من دست داد کشید و ناپدید شد

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم