علت اینکه نماز درلباس سیاه روانیست:

محمدبن سلیمان می گوید:به امام صادق(ع)گفتم:درکلاه سیاه نماز بخوانیم؟

فرمود:درچنین لباسی نماز نخوان.زیرا لباس دوزخیان است.

دلیل اینکه نما زشب خوان باید صدایش رابلند کند:

یعقوب بن سالم می گوید:از امام صادق(ع)درباره مردی پرسیدم که در آخر شب بلند می شود وبا صدای بلند قرائت می کند.

فرمود:سزاوارشخص وقتی نمازشب به جا می آورد.صدای خودرابه گوش خانواده اش برساند تا خوابیده.برخیزد وبیدار.حرکتی بکند.

دلیل محرومیت افراد از نماز شب:

حسن بن علی بن نعمان می گوید:مردی نزد امیرالمومنین(ع)آمدوگفت:ای امیرالمومنین"من ازنماز شب محروم هستم.

امیرالمومنین فرمود:تو فردی هستی که فراوانی گناهانت تورا به بند کشیده است.

امام صادق(ع) فرمود:انسان دروغی می گوید واز نماز شب محروم می گردد وهر گاه  از نماز شب محروم گشت.ازروزی محروم می شود.

علت وسبب بوی خوش:

امام صادق (ع)فرمود:آدم از بهشت به صفا وحوا به مروه هبوط کرد.حوا دربهشت موهایش راشانه زده  بود.

وقتی به زمین آمد گفت :من امیدی به شانه ندارم ومورد خشم هستم:از این رو آرایش موهایش رابه هم زدوآشفتگی موهایش بوی عطری که در بهشت استفاده می کرد در همه جا پیچید.باد آن راباخود برد واثرآن در هندباقی ماند.از این رو عطردرهندپدید آمد.

محمدبن ابی نصرمی گوید:به امام رضا(ع) گفتم:نخستین بوی خوش چگونه بود؟

فرمود:افرادی که نزد شما هستند چه می گویند؟

گفتم:می گویند:وقتی وقتی آدم به سرزمین هند هبوط کردبرای بهشت آنقدر گریست که اشکش بر زمین فرو رفت وعطر می گردید.

فرمود:این طوری می گویند نیست:بلکه حوا گیسوان خود رادر بهشت با لیف های درختان بهشتی بسته بود.وقتی به زمین هبوط کرد وبه گناه مبتلا شد.خون حیض دیدوفرمان به غسل یافت درنتیجه گیسوان خود را باز کرد.خداوندمتعال باد برانگیخت.باد آن

عطررادرخودگرفت وآن را در جایی که خداوند می خواست پاشیدوعطر از اینجا به وجود آمد.

نشانه های صبوری:

پیامبر(ص)فرمود:نشانه فردصبور در سه چیز است:

نخست آنکه کسل نشود.دوم آنکه اندوهگین نگردد.وسوم آنکه از پروردگارش شکایت نکند.زیرا وقتی کسل شدحق را ضایع ووقتی اندوهگین شد ادای شکر نمی کندوهر گاه ازپروردگاش شکایت کند. از او نافرمانی می کند.

دلیل  عدم پزیرش توبه بدعت گذار

رسول خدا (ص) فرمود :خداوند از پذیرش توبه بدعت گذار ابا دارد .

گفته شد :چطور یا رسول الله ؟

فرمود :زیرا وی دل خود را از عشق بدعت انباشته است .

امام صادق (ع) فرمود :در زمان های نخستین ،فردی بود که از راه حلال ،طلب دنیا می کرد؛اما بر آن دست نمی یافت .بعد از راه حرام در پی آن افتاد ؛اما باز هم نیافت .شیطان نزد وی آمد و گفت :فلانی !تو دنیا را از راه حلال جستی ؛اما نیافتی ،از راه حرام جستی ،باز هم نیافتی ،می خواهی تو را بر چیزی راهنمایی کنم که دنیایت افزون شود و پیروانت بسیار گردد ؟

گفت آری!

گفت : دینی ایجاد کن و مردم رابه آن فرا خوان . او چنین کرد ،مردم پاسخ دادند و از وی اطاعت کردند و به دنیا دست یافت . بعد اندیشید وگفت :من چه کاری کردم !دینی را ایجاد کردم  و مردم را به آن فرا خواندم ،فکر نمی کنم بتوانم توبه کنم مگر آنکه نزد  کسانی که دعوتشان کردم بروم و آنان را از این دین برگردانم . بعد نزد افرادی رفت که دین وی را پذیرفته بودند و به آنان گفت :دینی که شما را به آن دعوت کردم باطل بود و من خود آن را ابداع کرده بودم . آنان گفتند :دروغ می گویی . آن دین حق است ؛اما خود در آن تردید کردی و از آن بازگشتی .وقتی چنین دید زنجیری بر خود بست و آن را با میخ کوبید و گفت :زنچیر را از گردنم باز نمی کنمک مگر وقتی که خدا توبه مرا بپذیرد .خداوند به پیامبری از پیامبران خود وحی کرد و گفت :به فلانی بگو :به عزتم سوگند که اگر مرا آنقدر بخوانی که رگ  های گردنت قطع شود توبه تو را نخواهم پذیرفت مگر آنکه افرادی را که بر دین تو مرده اند از آن باز گردانی .

آخرین دلنوشته های  شهدای کانال کمیل:

امروزروز پنجم است که درمحاصره هستیم.آب را جیره بندی کرده ایم.عطش همه راهلاک کرده است.همه چیز را جز شهدا…

که حالا کنار هم در انتها ی کانال خوابیده اند:دیگر شهدا تشنه نیستید.سلام ما را به امام برسانید.از قول ما به امام بگوییدهمان طور که فرموده بودید.حسین وار مقاومت کردیم.

ما هم اینچنین محاصره ایم؟؟نان وآب ماهم جیره بندی شده است؟؟

شهدا دستمان رابگیرید…تا دنیا فریبمان ندهد.

هرجاغصه دارشدی استغفارکن.

استغفارامان انسان است.

به این کاری نداشته باش که چرامحزون شدی.

اذیتتت کرده اند؟ گناهی کرده اند؟

بعضی وجودخودشان راگناه میدانند.

شما میگویی چرا من درست کار نمیکنم.اوخودش را گناه میداند.

محزون که شدی استغفارکن.

علت سه بارتکبیر گفتن ودست ها را بلند کردن بعد از سلام دادن:

مفضل بن عمر می گوید:به امام صادق(ع)گفتم:چرانماز گزاربعد از سلام دادن سه بار تکبیر می گوید وهمراه آن دست هایش رابلند می کند؟

فرمود :زیرارسول خدا(ص)وقتی مکه رافتح  کرد با یارانش نماز ظهر رانزد حجرالاسود به جا آوردوزمانی که سلام داد.دست خود رابلند وسه بار تکبیرگفت وفرمود:خداوندی نیست جزالله.تنها است.تنها است.به وعده هایش عمل کرد.بنده اش رایاری نمود.سپاهش راعزت بخشید وبراحزاب چیره شد.پادشاهی ازآن اواست .زنده می کند ومی میراند وزنده می کند واوبرهرچیزی توانا است.آن گاه روبه یاران خود کرد وفرمود:این تکبیر را رها نکنید واین سخن در پی هر نمازی مکتوب است.هر کس بعداز سلام چنین کند واین سخن رابگوید.شکر الهی را-خاطر تقویت اسلام بر وی واجب است-ادا کرده است

دوستان انسان:

امام علی(ع):انسان مسلمان راسه  دوست باشد: یک دوست به او می گوید:من با توهستم.زنده باشی یا مرده.این دوست همان عمل اوست.دوست دیگر به او می گوید:من تا زمانی زنده هستی باتوهستم.آن همان مال وثروت اوست که پس از مرگش به وارثان می رسد.ودوست سوم به او می گوید:من تا لب گوربا توهستم سپس ازتو جدامی شوم.اوهمان فرزند اوست.

                                                               معانی الاخبار:232/1

استفاده ازبوی خوش:

امامرضا(ع) درمنزل خود"عودهندی” که ازموادمعطرآن عصربود-می سوزاندوبه لباسهای خودگلاب خالص ومشک می زد.امام درتوصیف جدبزرگوارش می فرمود:

جایگاه نمازامام صادق(ع )راازبوی عطرآن می توانستیم بیایم.

لازم به یاداوری است که استفاده ازبوی خوش برای زنان هنگامی جایز است که مردان نامحرم انرااستشمام نکنند وبوی عطرآنان .توجه ایشان راجلب نکنند.

عذاب مادر وسفید شدن موی سر دختر:

حضرت استادعلامه طباطبایی ازمرحوم آقای  میرزاآقاقاضی نقل کردندکه فرموده است:€

درنجف اشرف درنزدیکی منزل ما،مادر یکی از دخترهای  افندی ها )سنّی های عثمانی ( فوت کرد .این دختر در مرگ مادر بسیار ضجّه می کرد و جدّا متألم و ناراحت  بود و با تشیع  کنندگان تا قبر مادر آمد و آنقدر ناله کرد که تمام جمعیّت مشیّعین را منقلب کرد .تا وقتی که قبر را آماده  و خواستند مادر را در قبر  گذارند فریاد می زد که من از مادرم جدا نمی شوم .هر چه خواستند او را آرام کنند مفید واقع نشد .

دیدند اگر بخواهند اجباراً دختر را جدا کنند بدون شک ّجان خواهد سپرد .بالاخره بنا شد مادر را در قبر بخوابانند و دختر هم پهلوی بدن مادر در قبر بماند ولی روی قبر را از خاک انباشته نکنند و فقط روی آن را از تخته ای  بپوشانند و سوراخی هم بگذارند تا دختر نمیرد و هر وقت خواست از آن دریچه و سوراخ بیرون آید .

دختر در شب اول قبر  پهلوی مادر خوابید ؛فردا آمدند و سرپوش را برداشتند که ببینند بر سر دختر چه آمده  است ،دیدند تمام موهای سرش سفید شده است . گفتند :چرا اینطور شده است؟گفت :هنگام شب من که پهلوی مادرم خوابیدم ،دیدم دو نفر از ملائکه آمدند و در دو طرف ایستادند و یک شخص محترمی هم آمد و در وسط ایستاد . آن دو فرشته مشغول سوال از عقاید او شدند و او جواب می داد ،سوال از توحید نمودند ،جواب داد :خدای من واحد است و سوال از نبّوت کردند جواب داد پیغمبر  من محمّد بن عبد الله  است  .سوال کردند :امامت کیست ؟آن مرد محترمی که در وسط ایستاده بود گفت “من امام او نیستم “در این حال دو فرشته چنان گرز بر سر مادرم زدند که آتش به آسمان زبانه می کشید من از وحشت و دهشت این واقعه به این حال که می بینید در آمده ام .

مرحوم قاضی(  قدس سره )می فرمود :چون تمام طایفه ای دختر سنّی مذهب بودند و این واقعه طبق عقاید شیغه واقع شد ،آن دختر شیعه شد و تمام طایفه ی او که از افندی ها بودند همگی به برکت این دختر شیعه شدند .

السلام علیک یابنت موسی بن جعفر.السلام  علیک یا عمه ولی الله. السلام علیک یا اخت ولی الله.

این فاطمه مثل مادرش مظلوم است               از وصل برادرش رضا محروم است

معصومه بودکریمه  اهلبیت                         درقم که حریم چهارده معصوم است.

امام صادق(ع) فرمود:به راستی برای خداحرمی است وآن مکه است وبرای رسول خدا(ص) حرمی است وآن مدینه می باشدوبرای امیرالمومنین(ع)حرمی است وآن کوفه می باشد وبرای ما حرمی .می باشد وآن شهر قم  است ودر ؟آینده ای نزدیک زنی از فرزندان من به نام “فاطمه"در ؟آنجا دفن می شود.کسی که اورا زیارت کند.بهشت براو واجب می شود.

السلام علیک یا حضرت فاطمه معصومه(س)

سلام برآن خواهری که برای دیدار بابرادر لحظه شماری می کرد وبه عشق دیداراو حرکت کرد.شهربه شهرودیار به دیار تابه قم رسید.اما عمر او کفاف نداد.

آری:درسال 201هجری.قمری یک سال پس ازسفرتبعید گونه ی حضرت رضا(ع)به شهر “مرو"حضرت فاطمه ی معصومه(ص)همراه عدهای از برادران خودبرای دیداربا برادروتجدید عهد با امام زمان خویش راهی دیارغربت شد.

درطول راه به شهر ساوه رسیدند.ولی درآنجا عده ای ازمخالفین اهلبیت با ماموران حکومتی همراهی نموده وبا همراهان حضرت به نبرد وجنگ  پرداختند.عدهای از همراهان  حضرت در این حادثه ی غم انگیزبه شهادت رسیدند.

حضرت معصومه درحالیکه ازغم وحزن بسیار مریض بودبا احساس نا امنی درشهرساوه فرمود:مرا به شهر قم ببرید.زیرا پدرم

شنیدم که فرمود:شهرقم مرکزشیعیان ما می باشد سپس حضرت به طرف قم حرکت نمود.بزرگان قم وقتی از این خبر مسرت بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند ودر حالیکه"موسی بن الخزرج"بزرگ خاندان اشعری زمام شتر ؟آن مکرمه رابه دوش می کشید.حضرت درمیان شور واحساسات مردم قم واردآن شهرمقدس شدودرمنزل شخصی موسی بن الخزرج اجلال نزول فرمود.آن بزگوار هفده روز درشهر ولایت وامامت به سر بردودراین مدت مشغول عبادت  وراز ونیاز باپروردگارمتعال بود.

ازشرار فتنه مغموم شدی             زهرنوشیدی ومسموم شدی

بهر دفن پیکرت .دلبرتو            باجوادش آمده دربر تو