✿مدرسه علمیه جوادالائمه آبدانان استان ایلام✿
 
 

✿جــــوادالائــــــمه آبــــــــدانـــــان✿


حدیث موضوعی





اوقات شرعی


روزشمار فاطمیه


جستجو


آخرین نظرات
  • مازیار در ​در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
  • یا کاشف الکروب  در برگزاری مراسم اربعین همراه با برگزاری نماز ونهار در مدرسه جوادلائمه"ع"خواهران
  • کامبیز در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • یا کاشف الکروب  در با پدر ومادر چگونه رفتار کنیم
  • یا کاشف الکروب  در نحوه شهادت شهید خرازی
  • یا کاشف الکروب  در عید غدیر از دیدگاه شیعیان
  • فرمانده در خیلی نگو من گناهکارم
  • شاهمرادی  در حدیث روز
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • گل نرگس  در جلب محبت ومعیت خدا باعدالت
  • فاطمه در ‌طریقه ختم دعــای مشــلول
  • سياحي‌  در حدیث
  •  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • عابدی  در حدیث
  • ام المومنین  در توصیه های استاد دولابی برای زندگی..
  • عابدی  در حدیث
  • مژگان در پدرم! کله ی صبح است! برو! داد نزن!
  • گل نرگس  در حدیث روز
  • زكي زاده  در در تقوا وپرهیز از گناه..



آمار
  • امروز: 125
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 4012
  • 1 ماه قبل: 21449
  • کل بازدیدها: 794616

 



 

ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺷﻮﻧﺪ،

ﻭﻟﯽ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ “ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ “ﺷﻮﻧﺪ؛

ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﻭ ﺑﺨﺸﻨﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ!

 

ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭﺱ ﺑﺨﻮﺍﻧﻨﺪ،

ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ” ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ” ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ؛ ﺑﺎﺳﻮﺍﺩﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ!

 

ﻫﻤﻪ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ،

ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ؛

ﺯﻧﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻋﺎﺩﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ يك ﻓﻀﯿﻠﺖ.

 

موضوعات: حرفهای قشنگ  لینک ثابت




آدمها را جوری که هستن بخواه،

نه جوری که خودت میخواهی.

من نباید

چیزی باشم که

تو می خواهی.

تویی که تو از من می سازی،

ارزوهایت وکمبودهایت هستن

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




حضرت آیت‌ الله جوادی آملی:

 

   دشمن شما كه شيطان است فقط وقتي حمله می ‌كند كه شما غافل باشيد.

 

  انسان متذكّر به دام شيطان نمي‌افتد.

 

  جاني که از ياد خدا غافل است ، مخروب و ويران است ، جان ويران هرگز بار نمی ‏دهد.

 

  انسان غافل در حال غفلت

يا بردۀ شهوت خواهد شد يا بندۀ غضب و کينه و انتقام ؛ و سرانجام در پرتگاه حیوانیّت سقوط می‏ کند.

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




 امام سجّاد عليه  السلام  :

أمّا حَقُّ ذِي المَعروفِ عَلَيكَ فَأن تَشكُرَهُ و تَذكُرَ مَعروفَهُ و تُكسِبَهُ المَقالَة الحَسَنَةَ و تُخلِصَ لَهُ الدُّعاءَ فيما بَينَكَ و بَينَ اللّه ِ ؛

 امام سجّاد عليه  السلام  :

حق كسى كه بر تو نيكى مى كند ، اين است كه او را سپاس بگويى و نيكى اش را به زبان آورى و از وى به خوبى ياد كنى و ميان خود و خداوند برايش خالصانه دعا كنى .

الخصال ، ص 568 .

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




ایت الله بهجت

 

يكي ازدوستان شيخ به قصد زيارت شيخ از منزل خارج مي شود . در بين راه انديشه گناهي به سرش مي زند . به منزل شيخ كه مي رسد و مي نشيند ، شيخ مي گويد :فلاني ! در چهره توچه چيزي مي بينم ؟

 

دردل مي گويد:// يا ستار العيوب !//

 

شيخ مي خندد و مي پرسد : چه كار كردي آنچه مي ديدم محو و ناپديد شد.؟

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت


...


رسول خدا (ص) فرمودند :

 

   تا انسان مواظب نمازهای پنجگانه در اوقاتش می باشد ، شیطان از او برکنار است،

 

  پس وقتی آنرا ضایع ساخت ( نمازها را در اوقاتش نخواند) شیطان بر او جرات نموده و به گناهان بزرگ او را وامی دارد. 

 

  سفینة البحار جلد 2 صفحه 43

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




دستهاي خدا باش، براي برآوردن روياي انسان ديگري

بي تفاوت نباش

اگر ديدي كسي گره اي دارد و تو راهش را مي داني سكوت نكن؛

دريغ نكن؛

معجزه زندگي ديگران كه باشي، بي شك كسي معجزه زندگي تو خواهد بود …

 كمي آهسته تر از كنار هم عبور كنيم…

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




حضرت فاطمه(س) مي‌فرمايند:

بهترين شما كساني هستند كه با تواضع، ديگران را ياري مي‌كنند. (دلائل‌الامامه/7)

 

پرهيز كن از غرور، از «من» بودن

از سنگ‌شدن، شبيه آهن بودن

خواهي كه به بام رستگاري برسي

بايد كه چو خورشيد، فروتن بودن

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

وحشتناک ترين لحظه ى زندگى، لحظه ايست که انسان رادر سرازيرى قبرميگذارند.

 

شخصى نزدامام صادق(ع)رفت و گفت من از ان لحظه بسيارميترسم، چه کنم؟

امام صادق(ع)فرمودند:زيارت عاشورا را زياد بخوان.آن مرد گفت چگونه با خواندن زيارت عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم؟

امام صادق فرمود: مگر در پايان زیارت عاشورا نمى خوانيد اللهم ارزقنى شفاعة الحسين يوم الورود؟یعنی خدايا شفاعت حسين(ع)را هنگام ورود به قبر روزى من کن.

زيارت عاشورا بخوانيد تا امام حسين(ع) در آن لحظه به فريادتان برسد.

…اگر خواستید قرائت زیارت عاشورا را ترویج کنید برای دیگران ارسال نمایید…

ﺁﯾﺎﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺩﺳﺘﺖ ﻟﻤﺲ ﻣﯽ کنی ﺷﯿﻄﺎﻥ ﺧﺸﻤﮕﯿﻦ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ،ﻭﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯽ ﺍﺯ ﭘﺎ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ ﻭﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﮐﺮﺩﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻭﯾﺶ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ، ﻭ ﺁﯾﺎ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﺍﮔﺮﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺎﻡ ﺭﺍﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﺑﻔﺮﺳﺘﯽ ﭘﺲ ﺷﯿﻄﺎﻥ ﮐﻮﺷﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ.

 

 

موضوعات: فرهنگی- اجتماعی - مذهبی  لینک ثابت




ما شیعه ها چرا نماز را سه وقت می خوانیم در حالی که در قرآن پنج وقت امر شده علت نخواندن پنج وقت چیه؟

 

 پاسخ اجمالی

 

 دلایل شیعه برای جایز بودن خواندن نماز در سه وقت آیات و روایات در این زمینه است. هرچند قرآن کریم در موارد متعددی از اصل وجوب نماز بحث کرده وبه جزئیات نپرداخته است؛ ولی در مورد اوقات نماز می فرماید: نماز را از زوال خورشید (هنگام ظهر) تا نهایت تاریکی شب ( نیمه شب‏) برپا دار؛ و همچنین قرآن فجر (نماز صبح) را؛ چرا که قرآن فجر، مشهود (فرشتگان شب و روز) است بنابراین در قرآن کریم سه وقت برای نماز ذکر شده است نه پنج وقت

 

 اما روایات در روایتی آمده است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بین نماز ظهر و عصر جمع کرد. و همینطور بین نماز مغرب و عشاء.از او در این مورد پرسیدند فرمود: اینگونه عمل کردم تا حرج و مشقت بر امتم نباشد

 

 امام صادق علیه السلام می‏فرماید: هنگامی که خورشید به حد زوال رسید وقت نماز ظهر وعصر فرا می‏رسد؛ جز آنکه نماز ظهر قبل از نماز عصر انجام می‏گیرد. آنگاه تو آزادی که آن دو را در هر وقتی خواستی بخوانی تا زمانی که خورشید غروب کند. در روایات اهل سنت نیز روایاتی وجود دارد که مطلب بالا را تأیید می کند.

 

 

 

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




1)از خودتان بپرسید: بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد چیست؟

 

ترسیدن از اتفاقاتی که ممکن است بیفتد خیلی راحت است.

 

وقتی واقعاً از خودتان بپرسید بدترین چیزی که ممکن است رخ دهد چیست، تصویری روشن از موقعیت پیدا می‌کنید، کمی از ترستان از بین می‌رود و می‌فهمید که نتایج احتمالی آن به آن اندازه که اول تصور می‌کردید ترسناک نیستند.

 

با اینکار عواقب احتمالی را برای خودتان تعریف می‌کنید و همچنین متوجه می‌شوید که هر اتفاقی که بیفتد می‌توانید آن را مدیریت کرده و از آن سربلند بیرون بیایید

 

2)یک چیز جدید امتحان کنید.

 وقتی پا را از منطقه آرامشتان بیرون می‌گذارید و چیزی را امتحان می‌کنید که قبلاً نکرده بودید، نه تنها خودتان را وارد یک چالش می‌کنید بلکه محدوده‌های خود و اعتمادتان به توانایی‌های خود را گسترش می‌دهید.

با امتحان کردن یک چیز تازه می‌توانید از ترس‌هایتان کم کنید و زندگی با موانع و محدودیت‌های کمتر داشته باشید.

 

3) برای انجام یک کار جدید نقشه بکشید و بعد آن را دنبال کنید.

این یکی از مهمترین و موثرترین راه‌های ایجاد اعتمادبه‌نفس دائم است.

وقتی تصمیم می‌گیرید کاری انجام دهید و از آن عقب نمی‌کشید و آن را پیش می‌برید، خودتان به خودتان ثابت می‌کنید و اینجاست که اعتمادبه‌نفستان بالا می‌رود.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




زندگی دینی . ويژه خانم ها:

اگر میخواهید مادر شوهرتان عاشق شما شود ، حتما” بخوانید.

 رموز ارتباط با مادرشوهر

 یکی از سخت ترین رابطه هایی که ما خانم ها برقرار می کنیم، با خانواده شوهر و خصوصا” مادرشوهر است. وقتی ما ازدواج می کنیم، اکثرمان توجه نمی کنیم که با یک خانواده دیگر وصلت کرده ایم. ممکن است این خانواده رسم و رسوم، رفتارها و عادت هایی برخلاف ما داشته باشند. زمانیکه این اختلاف نظرها یا اختلاف در زمینه رسم و رسوم و غیره وارد خانواده شما شد، کشمکش و درگیری شروع می شود. بنابراین چقدر درگیری قابل تحمل و پذیرفتنی است؟

این موضوع بستگی به افرادی دارد که وارد بحث می شوند.

 اگر شما با همه افراد روابط خوبی برقرار می کنید و هنر ارتباط برقرار کردن را دارید، بعید نیست که روابط خوبی نیز با مادر همسرتان داشته باشید زیرا ارتباط یک مهارت اجتماعی است.

 

✔️پیش از هرچیز خوب است مادرشوهر را بشناسید.

 

مادرشوهر کیست

 

 1-  اول اینکه مادرشوهر یک خانم است.بنابراین او هم مثل شما روزی مادرشوهر داشته و اگر بخواهید او را دور بزنید یا عروس بازی در بیاورید زود می فهمد، زیرا 4تا پیراهن بیشتر از شما پاره کرده و مدت هاست که نقش عروس را بازی می کند.

 2- دوم اینکه او هم یک انسان مثل شماست. این را گفتم برای اینکه بدانید برخی، مادرشوهرها را دارای قدرت های اسطوره ای می دانند که چندان واقعی نیست.

 3-  مادرشوهر یک مادر است.

مادربودن با دلسوزبودن و مهربان بودن توأم است. اگر می بینید مادرشوهری زیاد سراغ عروس و داماد را می گیرد از بدجنسی نیست؛ کمی مربوط به کنجکاوی های زنانه استو بسیاری به سراغ دل نگرانی های زنانه.

 

 

4- مادرشوهر دل نازک است. نیره ساجدی روانشناس خانواده می گوید: مادرشوهر همیشه آن شخصیت با صلابت و قدرتمندی نیست که شما در تلویزیون دیده اید. خیلی از مادرشوهرها از نسل قبلی و خانواده سنتی آمده اند. در خانواده های سنتی گاهی زنان بالاترین ظلم را به یکدیگر روا می داشتند.

 

این روانشناس می افزاید: گاهی مادرشوهر مادر رنج دیده ای است که از فرزند خود جز پرخاش ندیده و حالا که می بیند پسرش وقتی به ثمر نشسته همه کارهایی را که از او دریغ می کرده در حق همسرش روا می دارد، دلشکسته می شود و گاهی خود را با عروس مقایسه می کند و می خواهد جایگاه خود را در مقابل عروس بازتعریف کند. گاهی نیز همه این کارها به خاطر دلتنگی است و یک رفت و آمد ساده ولو برای نیم ساعت می تواند این دلتنگی ها را کاهش دهد

موضوعات: خانواده  لینک ثابت




ﻣﻨﺎﺟﺎﺕ ﺯﯾﺒﺎی ﺩﮐﺘﺮ ﭼﻤﺮﺍﻥ 

 

ﺧﺪﺍﯾﺎ … 

 

 

ﺍﺯ ﺑﺪ کردن ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﺖ ﺷﮑﺎﯾﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﻪ ﺩﺭﮔﺎﻫﺖ،ﺍﻣﺎ ﺷﮑﺎﯾﺘﻢ ﺭﺍ ﭘﺲ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ،

ﻣﻦ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ،

       

ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺪﯼ ﺭﺍ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩﯼ ﺗﺎ ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﺖ، ﻧﮕﺎﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ..

ﮔﺎﻫﯽ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ، ﻣﻌﻨﺎﯾﺶ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﻢ،

ﻣﻌﻨﺎﯾﺶ ﺍﯾﻨﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺯﺩﯼ ﺗﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺎﺷﻢ ﻭ ﺧﻮﺩﺕ،

                       با تو تنهایی معنا ندارد..

 

ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﭼﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ!

    

 

موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت




 

 

ابوعثمان مى گوید: من با سلمان فارسى زیر درختى نشسته بودم ، او شاخه خشكى را گرفت و تكان داد همه برگهایش فرو ریخت . آنگاه به من گفت : نمى پرسى چرا چنین كردم ؟

گفتم : چرا این كار را كردى ؟

در پاسخ گفت :یك وقت زیر درختى در محضر پیامبر (ص) نشسته بودم ، حضرت شاخه خشك درخت را گرفت و تكان داد تمام برگهایش فرو ریخت . سپس فرمود:سلمان ! سوال نكردى چرا این كار را انجام دادم ؟

گفتم : منظورتان از این كار چه بود؟

فرمود: وقتى كه مسلمان وضویش را به خوبى گرفت ، سپس نمازهاى پنچگانه را بجا آورد، گناهان او فرو مى ریزد، همچنان كه برگهاى این درخت فرو ریخت.

بحار ج 82، ص 319

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

#خیلی_قشنگه_بخونید

 

روزی امام صدر در یک کلیسا ( یا دانشگاه ) سخنرانی بسیار موثر و جذابی ایراد کرد و همه را مجذوب نمود

اواخر سخنرانی یک خانم جوان و زیبا که از این توفیق یک عالم مسلمان بسیار دلخور بود به دوستانش گفت : من می دانم چه طور حالش را بگیرم و ضایعش کنم !

 

و بلا فاصله پس از پایان سخنرانی در حالیکه همه را متوجه خود کرده بود جلورفت و دستش را به طرف ایشان دراز کرد . ایشان طبق عادت دستشان را روی سینه گذاشتند

 

او هم که منتظر همین بود پرسید : می خواهید نجس نشوید؟

 

ایشان بلافاصله پاسخ دادند : بل لاحافظ علی طهارتک ! فرمودند بلکه بر عکس تو آنقدر با ارزش و پاک هستی که چنین تماس هایی حریم قدسی و زنانه تو را می آلاید …

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




تاجری  نزدیک یک روستایی ایستاده بود که یک قایق کوچک ماهیگیری از بغلش رد شد که توش چند تا ماهی بود.

 

از ماهیگیر پرسید: چقدر طول کشید که این چند تارو بگیری؟ماهیگیر: مدت خیلی کمی

 

تاجر: پس چرا بیشتر صبر نکردی تا بیشتر ماهی گیرت بیاد؟ ماهیگیر: چون همین تعداد هم برای سیر کردن خانواده‌ام کافیه

 

تاجر: اما بقیه وقتت رو چیکار میکنی؟ ماهیگیر : تا دیروقت میخوابم , یک کم ماهیگیری میکنم , با بچه‌هام بازی میکنم , با زنم خوش میگذرونم , بعد میرم تو دهکده میچرخم , با دوستام شروع میکنیم به گیتار زدن و خوشگذرونی , خلاصه مشغولم با این نوع زندگی.

 

 تاجر: من توی هاروارد درس خوندم و میتونم کمکت کنم . تو باید بیشتر ماهیگیری بکنی , اونوقت میتونی با پولش یک قایق بزرگتر بخری , و با درآمد اون چند تا قایق دیگه هم بعدا اضافه میکنی. اونوقت یک عالمه قایق برای ماهیگیری داری . ماهیگیر: خب! بعدش چی؟

 

تاجر: بجای اینکه ماهی‌هارو به واسطه بفروشی اونارو مستقیما به مشتریها میدی و برای خودت کار و بار درست میکنی… بعدش کارخونه راه میندازی و به تولیداتش نظارت میکنی… این دهکده کوچیک رو هم ترک میکنی و میری شهر , بعدش استان , و از اونجا هم پایتخت . اونجاس که دست به کارهای مهمتر هم میزنی …

 

ماهیگیر: اما آقا! اینکار چقدر طول میکشه؟ تاجر: پانزده تا بیست سال !

 

ماهیگیر: اما بعدش چی آقا؟ تاجر: بهترین قسمت همینه , موقع مناسب که گیر اومد، میری و سهام شرکتت رو به قیمت خیلی بالا میفروشی .اینکار میلیونها دلار برات عاید داره.

 

ماهیگیر: میلیونها دلار؟؟؟ خب بعدش چی؟ تاجر: اونوقت بازنشسته میشی , میری به یک دهکده ساحلی کوچیک , جایی که میتونی تا دیروقت بخوابی , یک کم ماهیگیری کنی , با بچه هات بازی کنی , با زنت خوش باشی , بری دهکده و تا دیروقت با دوستات گیتار بزنی و خوش بگذرونی!!!

 

 

موضوعات: داستان آموزنده  لینک ثابت




 خواص و فضیلت شگفت انگیز آیت الکرسی 

 

♻️عكس العمل شيطان هنگام نزول آيه الكرسي

حضرت امام محمد باقر از امير المومنين (علیه السلام) روايت فرموده: هنگامي كه آيت الكرسي نازل شد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود آيه الكرسي آيه اي است كه از گنج عرش نازل شده و زماني كه اين آيه نازل گشت هر بتي كه در جهان بود با صورت به زمين خورد.

در اين زمان ابليس ترسيد و به قومش گفت :"امشب حادثه اي بزرگ اتفاق افتاده است باشيد تا من عالم را بگردم و خبر بياورم.

ابليس عالم را گشت تا به شهر مدينه رسيد مردي را ديد و از او سوال كرد: ” ديشب چه حادثه اي اتفاق افتاد”

مرد گفت “رسول خدا فرمود:” آيه اي از گنج هاي عرش نازل شد كه بت هاي جهان به خاطر آن آيه همگي با صورت به زمين خوردند. ابليس بعد از شنيدن حادثه به نزد قومش رفت و حادثه را به آن ها خبر داد.

???? @karballa_ir

♻️آيت الكرسي سيد آيات قرآن

پيامبر به حضرت علي (علیه السلام) فرمود: ” يا علي ! من سيد عربم-مكه سيد شهر هاست- كوه سينا سيد همه كوه هاست- جبرئيل سيد همه فرشتگان است – فرزندانت سيد جوانان اهل بهشتند- قرآن سيد همه كتاب هاست – بقره سيد همه سوره هاي قرآن است – ودر بقره يك آيه است كه آن آيه 50كلمه دارد و هر كلمه 50 بركت دارد و آن آيت الكرسي است.

 

♻️پاداش كسي كه آيت الكرسي را زياد مي خواند

عبدالله بن عوف گفته است:” شبي خواب ديدم كه قيامت شده است و من را آوردند و حساب من را به آساني بررسي كردند. آنگاه مرا به بهشت بردند و كاخ هاي زيادي به من نشان دادند. به من گفتند: درهاي اين كاخ را بشمار ؛ من هم شمردم 50 درب داشت.

بعد گفتند: خانه هايش را بشمار. ديدم 175 خانه بود. به من گفتند اين خانه ها مال توست. آن قدر خوشحال شدم كه از خواب پريدم و خدا را شكر گفتم.

 

صبح كه شد نزد ابن سيرين رفتم و خواب را برايش تعريف كردم.

او گفت : معلوم است كه تو آيه الكرسي زياد مي خواني. گفتم : بله ؛ همين طور است. ولي تو از كجا فهميدي. گفت براي اينكه اين آيه 50 كلمه و 175 حرف دارد. من از زيركي حافظه او تعجب كردم. آنگاه به من گفت : هر كه آيه الكرسي را بسيار بخواند سختي هاي مرگ بر او آسان مي شود.

 

♻️داستان نزول

رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: چون خداي متعال خواست سوره ي حمد و آيه هاي شهدالله (18و19 آل عمران) و قل اللهم (26-27آل عمران) و سوره توحيد و آيه الكرسي را به زمين نازل كندهمگي به عرش الهي چنگ زدند در حالي كه بين آن ها و خداوند حجابي نبود.

سپس فرمودند : پروردگارا ما را به خانه پر گناه و به سوي كساني كه عصيان و گناه مي كنند مي فرستي ؛ در حالي كه ما پاك و مطهر هستيم.

 

سپس خداي متعال فرمود :” به عزت و جلال خودم سوگند ، هيچ كس شما را بعد از نماز نخواند مگر اين كه او را در مرتبه بالاي قدس جاي دهم كه از نعمت هاي آن استفاده كنند و در هر روز 70 بار به او با نظر رحكت خود بنگرم و در هر روز 70 حاجت او را برآورم هرچند كه بسيار گناه كرده باشد كه كمترين آن دعاها و حاجت ها و آمرزش گناهان باشد. او را از هر دشمني پناه مي دهم و براي پيروزي بر هر دشمني ياريش مي دهم و مانعي به جز مرگ براي بهشت رفتن او نباشد.( يعني بعد از مرگ بلافاصله به بهشت مي رود)

 ♻️برترین ایه

 

اباذر در جلسه ای از پیامبر اکرم (ص) پرسید: برترین و فاضل ترین ایه ای که بر شما نازل شده است کدام است؟

 

پیامبر اکرم (ص) فرمودند: ایة الکرسی! زیرا در آن ایه کریمه، کلمه شریفه:«حی، قیوم» ذکر شده است.5

 

اگر چه سوره «فاتحة الکتاب» افضل سوره ها و «عصاره قرآن» است؛ولی این منافات ندارد که «ایة الکرسی» افضل ایه ها باشد، زیرا یکی مربوط به سوره است و دیگری مربوط به ایه.

 

1.دائرة المعارف تشیع، ج 1،ص 250 و 251.

 

2. ترجمه المیزان،ج1،ص 513.

 

3.قاموس قرآن، ج 6، ص 101 ـ 103.

 

4.همان.

 

5. تفسیر موضوعی قرآن مجید، ج 9، ص 370.

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




 

 

کودکی که اماده ی تولد بود، نزد خدا رفت و از او پرسید : (( می گویند فردا شما مرا به زمین می فرستید. اما من به این کوچکی وبدون هیچ کمکی چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم؟ ))

 

خداوند پاسخ داد: (( از میان بسیاری از فرشتگان، من یکی را برای تو در نظر گرفته ام. او در انتظار توست و از تو نگهداری خواهد کرد. ))

 

اما کودک هنوز مطمئن نبود که می خواهد برود یا نه.

 

   _ اینجا در بهشت من کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم و اینها برای شادی من کافی هستند.

 

خداوند لبخند زد: (( فرشته ی تو برایت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد. تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود. ))

 

کودک ادامه داد: (( من چطور می توانم بفهمم مردم چه می گویند وقتی زبان آنها را نمی دانم؟ ))

 

خداوند او را نوازش کرد و گفت: (( فرشته ی تو، زیباترین و شیرین ترین واژه های را که ممکن است بشنوی، در گوش تو زمزمه خواهد کرد وبا دقتو صبوری به تو یاد خواهد داد که چگونه صحبت کنی. ))

 

کودک با ناراحتی گفت: (( وقتی می خواهم با شما صحبت کنم، چه کنم؟ ))

 

خداوند برای این سوال هم پاسخی داشت: (( فرشته ات دست هایت را کنار هم می گذارد و به تو یاد میدهد که چگونه دعا کنی. ))

 

کودک سرش را برگرداند و پرسید: (( شنیده ام در زمین انسان های بدی هم زندگی می کنند. چه کسی از من محافظت خواهد کرد؟ ))

 

_ (( فرشته ات از تو محافظت خواهد کرد، حتی اگر به قیمت جانش تمام شود. ))

 

کودک با نگرانی ادامه داد: (( اما من همیشه به این دلیل که دیگر شما را نمی توانم ببینم، ناراحت خواهم بود. ))

 

خداوند لبخند زد و گفت: (( فرشته ات همیشه در باره ی من با تو صحبت خواهد کردو به تو راه بازگشت نزد مرا خواهد آموخت؛ گرچه من همواره در کنار تو خواهم بود. ))

 

در آن هنگام بهشت آرام بود، اما صداهایی از زمین شنیده می شد. کودک می دانست که باید بزودی سفرش را آغاز کند. او به آرامی یک سوال دیگر از خداوند پرسید: (( خدایا! اگر باید همین حالا بروم، لطفا نام فرشته ام را به من بگویید. ))

 

خداوند شانهای او را نوازش کرد و پاسخ داد: (( نام فرشته ات اهمیتی ندارد. به راحتی می توانی او را مادر صدا کنی. ))

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




داستان بیمه خدایی

 

  دو تاجر یکی از کویت و دیگری از عربستان، بسیار با هم دوست و صمیمی بودند، اسلام آنان را به هم نزدیک کرده بود و به یکدیگر محبت می ورزیدند،  مانند دو برادر که هر کدام آنچه را به خود می پسندید به او نیر می پسندید.

 

 تصمیم گرفتند در تجارت با هم شریک شوند تا این دوستی پایدار و بارور گردد، خداوند نیز در این طرح اقتصادی آنها را موفق کرد. آنان نمونه ای عالی از برادری راستین و مستحکم اسلامی بودند، تجارتشان توسعه و گسترش یافت، طرح هایشان زیاد شد و به فضل خدا سود فراوانی به سوی آن ها سرازیر گردید.

 

  روزی با یکدیگر نشسته بودند و صحبت می کردند.

  تاجر کویتی گفت: چرا تجارتمان را بیمه نکنیم؟

  دوستش در جواب گفت:چرا تجارت را بیمه کنیم؟!

  کویتی گفت: بیشتر کالاهای ما از راه دریا می آید وخیلی آسیب پذیر است، اگر خدای ناکرده برای کالای تجاری اتفاق بدی بیفتد ضرر نمیکنیم زیرا سازمان بیمه قیمت کالا را می پردازد ، تو در این مورد چه می گویی؟

 دوستش گفت: آیا نمیدانی که ما برای حفظ اموال خود قرار داد بیمه بسته ایم.

  گفت: با چه کسی؟

  دوستش گفت: با خداوند عزّ وجلّ

  کویتی گفت: و چه خوب کارسازی است، ولی احتیاط لازم است.

  دوستش گفت: آیا ما زکات این تجارت را نمی پردازیم؟

  دوستش گفت: بلی چنین است.

  گفت: بنابراین ترس به خود راه مده، این قوی ترین نوع بیمه بر تجارت ماست، بر خدا توکل و پریشان مباش .

 

⛴ روزها گذشت و تجارتشان نیز در حال رشد و شکوفایی بود. روزی یکی از کشتی ها که بار زیادی را حمل می کرد و کالای این دو تاجر از جمله‌ی آنها بود قبل از رسیدن به بندر دچار حادثه شد .

  وقتی خبر این حادثه با آنها رسید با سرعت خود را به اسکله رساندند و در آنجا منتظر عملیات گروه نجات ایستادند، یکی از آنها بسیار آرام و مطمئن بود، ولی دیگری کمی مضطرب و پریشان به نظر می رسید .

 

  دوستش گفت: پریشان نباش، خدا با ماست .

 

  بعد از عملیات نجات همگی غافلگیر شدند زیرا تمام کالا های تجاری غرق شده و از بین رفته بود ، جز کالاهای این دو نفر که سالم و بدون هیچ گونه ضرر  زیانی از کشتی بیرون آورده شد.

  دوستش گفت: آیا من به شما نگفتم که کالای تجاری ما نزد کسی بیمه است که هیچگاه امانت و ودیعه نزد او از بین نمیرود؟

  گفت: دوست من تو راست گفتی.

  دوستش گفت: سوگند به خدا اعتماد من به خداوند هرگز دستخوش تزلزل نشد و هرگز احساس ترس و اضطراب ننمودم ، و با تمام وجود باور داشتم که خداوند کالای ما را نجات خواهد داد.

اطمینان من بدین سبب بود که ما به طور کامل و مرتب زکات اموال خود را باطیب خاطر و اعتماد کامل می پردازیم، و این بزرگترین بیمه و قوی ترین امنیت است.

  گفت: من هم چنین بودم اما کمی ترس داشتم .

  دوستش گفت: نترس و باور کن که هرکس با خدا باشد خداوند با اوست.

 

 اما چگونه آن حادثه پیش آمد و چطور تمام کالای تجاری غیر از کالای آن دو تاجر غرق شد؟!!

 

 

  جریان از این قرار بود :

  هنگام بارگیری کشتی کیسه های آرد بسیار اطراف کالاهای این دو تاجر گذاشته شده بود، وقتی کشتی غرق شد، آب شروع به نفوذ و سرایت در داخل کشتی نمود  و تمام اموال را نابود کرد به جز کالای این دو تاجر که آب به آنها نرسید، به سبب این که کیسه های آرد سدی محکم و مانع از رسیدن آب شدند، زیرا هنگامی که آب به کیسه های آرد رسید و مقداری از آن را خمیر کرد، خمیر مانند دیواری محکم از نفوذ و رسیدن آب به کالاها جلوگیری کرد، و به اذن و اراده ی خداوند آب به آنها نرسید.

 

  درحقیقت ایمان و یقین و باور این دو تاجر به خداوند ، ایمانی راستین و محمن بود که هرگز متزلزل نشد، آنان با پرداخت زکات، حق خداوند نسبت به خود را ادا نمودند.

  این خود بزرگترین و قوی ترین بیمه و ضمانت بود که خداوند به وسیله ی آن مالشان را نگه داشت.

 

  خداوند می فرماید: وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُم بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ (اعراف:156)

 

«و رحمت من هم همه چيز را در برگرفته ، آن را براي كساني مقرّر خواهم داشت كه پرهيزگاري كنند و زكات بدهند و به آيات ما ايمان بياورند .»

 

  رسول خدا  می فرماید:

 با پرداختن زکات، اموالتان را بیمه کنید.

  با صدقه بیمارانتان را مداوا کنید.

  و با دعا و نیایش خود را برای مقابله با بلا و گرفتاری آماده سازید.

(روایت از طبرانی)

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت




زمان کاغذ و املاست بچه ها ساکت

نه وقت صحبت و انشاست بچه ها ساکت

 

انار را بنویسید داردش را نه

که دیکته دیکته ی داراست بچه ها ساکت

 

حساب را بنویسید بی حساب و کتاب

که دست تسویه کوتاست بچه ها ساکت

 

نبوغ و شعر و قلم را نوشته خط بزنید

که شهر شهر تماشاست بچه ها ساکت

 

به حرف مبصر و برپا چرا می اندیشید

کنون که نوبت برجاست بچه ها ساکت

 

دو تکه نان ز تنور کتاب کنده شده ست

و کار کار شماهاست بچه ها ساکت

 

امید میوه ای خواهر شما سارا

انار کاغذی ماست بچه ها ساکت

 

عبور پارگی کفشتان به سینه ی برف

صدای ناله ی باباست بچه ها ساکت

 

تنقلات شما خاک کوچه باد هواست

کلوچه کوچه ی بالاست بچه ها ساکت

 

نگاه ساکتتان انعکاس #فریاد_ است

سکوت آیینه زیباست بچه ها ساکت

 

موضوعات: مختلف  لینک ثابت